پزشکی

ساخت وبلاگ

خودشناسی از جمله مفاهیمی است که برای تمامی انسان‌ها در مراحل مختلف رشدی مطرح می‌شود. اغلب افراد گمان می‌کنند به صورت کامل خود را می‌شناسند. اما زمانی که از آن‌ها درباره اهداف، ارزش‌های زندگی‌شان و دیگر مسائل پرسیده می‌شود، به خود نیز نمی‌توانند پاسخی مناسب دهند. باورها، علایق، احساسات، نیازها و بسیاری از چیزهای دیگر در طول زندگی تغییر می‌کند. اما آیا این تغییرات همیشه باعث شادکامی و رشد افراد می‌شوند؟ چگونه می‌توانیم مسیر زندگی خود را به سمت ترقی و پیشرفت و رسیدن به خوشحالی پیش ببرم؟ در این مقاله درباره خودشناسی توضیح داده و مرکز روانشناسی ، مزایا و معایب خودشناسی صحبت خواهیم کرد. پیشنهاد می‌کنیم مقاله خودآگاهی را نیز مطالعه کنید.تعریف خودشناسی

خودشناسی یعنی تلاش انسان برای یافتن بهترین مسیر زندگی، تلاشی که عوامل ارثی و محیطی در آن تأثیرگذار هستند. همه افراد به دنبال رسیدن به  سعادت و کمال هستند، اما خودشناسی به افراد کمک می‌کند تا جست و جو را به شکلی سنجیده و آگاهانه دنبال کنند. شناخت خود یعنی شناختن قدرت‌ها و ضعف‌ها، علایق و ترس‌ها، خواسته‌ها و آرزوها که در نهایت به شناخت هدف در زندگی منجر می‌شود. از طرفی خودشناسی به ما کمک می‌کند تمام الگوهای فکری مخرب و عادت‌های ناسالم خود را بشناسیم و آن‌ها را اصلاح کنیم. با تقویت این مهارت، می‌توانید در زندگی تصمیمات بهتری بگیرید و درموقعیت‌های گوناگون، واکنش‌های رفتاری عاقلانه‌تری نشان دهید. مطالعه کتاب‌های خودشناسی به شما کمک می‌کنند تا اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید و عمیق‌تر در مورد خود بیندیشید. پیشنهاد می‌کنیم مقاله کتاب های خودشناسی را مطالعه کنید

خودشناسی اساس زندگی

با خودشناسی می‌توانیم سلامت زندگی فردی و اجتماعی خود را ارتقا بدهیم. زمانی که متوجه شویم رفتارها و عواطف ما تا چه حدی به باور‌های ما وابسته است، خودشناسی اهمیت می‌یابد. در واقع احساس ما نسبت به دنیا و آدم‌ها براساس نگرش و باور خاص ماست. به عنوان مثال از دروغ گفتن دیگران دلخور می‌شویم به این دلیل که طبق قضاوت ما کار ناپسندی است. با استفاده از خودشناسی می‌توانید رفتارهای ناپسند خود را تغییر دهید. برای کسب اطلاعات در زمینه تغییر رفتار کلیک کنید

جالب اینجاست که ما درباره خودمان هم براساس این ارزش‌ها قضاوت می‌کنیم و نسبت به خود احساس غرور و رضایت یا برعکس احساس سرافکندگی یا سرزنش می‌کنیم. روشن است که احساسات ما نقش بزرگی در سلامت روان و روحی ما بازی می‌کند. طرز فکر انسان، مهم‌ترین عامل ارادی تعیین کننده در سرنوشت اوست. برای کسب اطلاعات در زمینه سلامت روان کلیک کنید

انسان خودشناس، فردی آگاه است که خود را از بند تعصبات و تحمیل‌های محیطی آزاد می‌کند و مسیری آگاهانه را برای زندگی خود انتخاب می‌کند. بی شک چنین انسانی در سطح اجتماع نیز با روشن بینی و شناخت صحیح از رفتار‌های خویش به انتخاب‌هایی خردمندانه و دوراندیشانه دست می‌زند

قدم هایی به سمت خودشناسی

چند عامل کلیدی برای رسیدن به خود شناسی وجود دارد که در ادامه آن‌ها را توضیح خواهیم داد

علایق خود را بشناسید

سعی کنید به احساسات، سرگرمی‌ها و هر چیزی که توجه شما را به خودش جلب می‌کند توجه داشته باشید. مردم ترجیح می‌دهند در حوزه ای بیش‌تر فعالیت کنند که به آن علاقه بیش‌تری دارند. هر چه شما از علایق خود بیش‌تر آگاهی داشته باشید بهتر می‌توانید مسیر زندگی خود را مشخص کنید و به موفقیت‌های شغلی و تحصیلی دست یابید

ارزش‌هایتان را مشخص کنید

مشخص کردن ارزش‌ها می‌تواند راهنمای ما در تصمیم گیری و ایجاد انگیزه برای حرکت در مسیر اهداف باشد. داشتن ارزش‌ها باعث می‌شود گام‌های درست تری در زندگی خود برداریم. همچنین به ما کمک می‌کند تا بتوانیم سختی‌های موجود در راه رسیدن به خواسته‌های خود را تحمل کنیم و با قدرت و انگیزه بیش تری به سوی اهداف خود در زندگی حرکت کنیم

شناسایی ویژگی‌های شخصیتی

وقتی با خصوصیات فردی خود آشنا باشید حرکت شما به سمت شکوفایی بیشتر استعدادها و توانایی هایتان تسهیل می‌یابد. اگر شخصیت خود را بشناسید، می‌توانید به راحتی نقاط قوت خود را بهبود ببخشید و نقاط ضعف خود را مدیریت کنید. با درک نقاط قوت و استعدادهای خود می‌توانید به موفقیت‌های بیشتری دست یابید هیچ‌کس کامل و بی‌نقص نیست. همه‌ ما به خوبی از دیگران انتقاد می‌کنیم، اما نقص‌های خود را نمی‌بینیم. خودشناسی به ما کمک می‌کند تا عیب‌های خود را ببینیم و اشتباهات خود را بپذیریم

تعیین اهداف برای رسیدن به خودشناسی

تعیین اهداف به صورت درست، اصولی و واقع بینانه از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف گذاری‌ها و رویاهای اشتباه، عزت نفس ما را خدشه دار می‌کند. خودشناسی به افراد کمک می‌کند که اهداف خود را بر پایه باور‌های درست و شناختی که از نقاط قوت و ضعف خود دارند تعیین کنند

سبک زندگی

از شرایط و سبک زندگی خود آگاه باشید. به اثراتی که بر روی شما ایجاد می‌کنند توجه داشته باشید. به عنوان مثال توجه کنید در چه ساعاتی از شبانه روز انرژی و بازدهی بیش تری دارید. شناسایی این عوامل و نحوه تاثیر گذاری آن، می‌تواند شما را در رسیدن به هدف هایتان هدایت کند

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 161 تاريخ : پنجشنبه 30 ارديبهشت 1400 ساعت: 0:32

به طور حتم و یقین، یکی از مسائلی که ذهن طرفین ازدواج را به خود مشغول می سازد، سوال در مورد اینکه مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، می باشد. به طور کلی، یکی از نکات مهم و حائز اهمیت برای شروع یک زندگی مشترک و سرشار از عشق و آرامش، آشنایی قبل از ازدواج به شمار می رود. گفتنی است که در بسیاری مواقع و به علت های مختلف، این آشنایی و شناخت پیش از ازدواج، نادیده گرفته شده یا به مقاطع بعد از آغاز زندگی مشترک موکول می گردد. در پاسخ به این سوال که مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید ابراز نمود که بدون تردید، یکی از راهکارهای مثمر ثمر و کاربردی برای پیشگیری از جدایی و طلاق زوجین، مشاوره پیش از ازدواج تلقی می گردد. به عبارت دیگر، یکی از پیش شرط های لازم و ضروری برای شناخت تمام خصوصیات طرف مقابل و نحوه تعامل با او، به ویژه در زندگی مشترک، مشاوره پیش از ازدواج تلقی می گردد. در باب این سوال که مشاوره پیش از ازدواج چگونه است باید خاطر نشان نمود که یکی از بهترین و تاثیر گذارترین روش ها، برای سنجش معیارها و ملاک های صحیح انتخاب همسر، مشاوره پیش از ازدواج می باشد. از سوی دیگر، در مسیر پر فراز و نشیب زندگی مشترک، چالش ها و تعارضات ریز و درشت بسیاری وجود دارد. برای مدیریت و کنترل بر این چالش ها، مشاوره قبل از ازدواج یک نسخه کلیدی و مؤثر محسوب می شود. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید ابراز نمود که کلید حل بسیاری از مشکلات و تعارضات زندگی مشترک، برخورداری زوجین از تفاهم و سازگاری تلقی می گردد. مشاوره قبل از ازدواج، یکی از راه های رسیدن به تفاهم و سازگاری زوج ها در زندگی مشترک به شمار می رود

انجام مشاوره پیش از ازدواج چگونه است؟

در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید عنوان نمود که این نوع مشاوره در قالب جلسات، به صورت زوجی یا زوج درمانی و انفرادی برنامه ریزی می گردد. در جلسات مشاوره قبل از ازدواج، مشاور در مورد مسائل و موضوعات مختلف به طرفین ازدواج مشاوره های مفید و کاربردی می دهد. در برخی مواقع مشاوران، به سبب سنجش و ارزیابی خصوصیات فردی و شخصیتی طرفین، درصدد گرفتن آزمون ها و تست های معتبر بر می آیند. شایان ذکر است که اگرچه نتایج این آزمون ها به صورت قطعی و یقینی نمی باشد، اما می توان در پرتو آن به میزان قابل توجهی احتمال موفقیت آمیز بودن ازدواج را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. از سوی دیگر و در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، آزمون های شناختی، یک راهکار مناسب و بهینه برای دستیابی به خصوصیات و ویژگی های مستتر و دیده نشده طرف مقابل می باشد. بر همین اساس، در پرتو وجود آزمون های شخصیت و شناختی، می توان تا حد بسیار زیادی از خصوصیات، اخلاقیات، روحیات و خلق و خوی طرف مقابل، اطلاعات لازم و کافی را به دست آورد. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، مشاوران و متخصصان قادر خواهند بود زیر بنای شخصیت طرفین را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهند. به عبارت دیگر، در مشاوره قبل از ازدواج، طرفین از تفاوت ها شخصیتی و رفتاری همدیگر اطلاع یافته و می توانند با در نظر گرفتن این تفاوت ها، بستر مناسب برای رسیدن به مرز سازگاری و تفاهم را فراهم سازند. بدون تردید، هر فردی با فرد دیگر، از لحاظ خط قرمزها، توقعات، انتظارات، تمایلات و آرزوها، از تفاوت هایی برخوردار می باشد. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید عنوان نمود که در پرتو استفاده از خدمات این نوع مشاوره، پیش زمینه شناخت تفاوت های شخصیتی و رسیدن به تشابهات مشترک مهیا می شود

 رفتار و گفتار طرفین در مشاوره پیش از ازدواج چگونه است؟

در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، طرفین می توانند در کمال آرامش و آسودگی خاطر، نسبت به مسائل و موضوعات مرتبط با زندگی مشترک آینده و ویژگی های خود و طرف مقابل، با مشاوران و متخصصان وارد گفتگو شوند. گفتنی است که در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، جلسات مشاوره قبل از ازدواج متناسب با وضعیت و شرایط طرفین، می تواند از 4 الی 12 جلسه به طول انجامد. شایان ذکر است که در این جلسات چنانچه مسائل حساسی در میان بوده که مطرح ساختن آن باعث شرمندگی و بروز احساس خشم یا احساس گناه در طرف مقابل می شود، می توان از ابراز آن به منظور ادامه روند مطلوب جلسات، چشم پوشی نمود. در غیر این صورت و چنانچه دلیل اصلی مراجعه طرفین به مشاور، در همان موضوع محدود و محصور می شود، مطرح ساختن آن بیش از پیش ضرورت پیدا می کند. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید ابراز نمود که در جلسات مشاوره نباید صرفاً به ایراد و انتقاد از طرف مقابل پرداخت، بلکه می تواند به ارائه نظرات منصفانه و عادلانه در مورد نقاط ضعف و قوت طرف مقابل همت گمارد. از سوی دیگر، صحبت کردن در مورد خود و ویژگی های شخصیتی ریز و درشت خود نیز در این زمینه بسیار تاثیر گذار و مؤثر می باشد. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، می توان بر روی مشکلات و چالش های اصلی معطوف شده و با ابراز واقع بینانه و منطقی بزرگ ترین و بدترین مشکلات، زمینه لازم و مناسب برای رسیدن به مرز آرامش و سازگاری را فراهم نمود. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید خاطر نشان نمود که مستند کردن جزئیات و به یاد آوردن وقایع و رویدادهای تنش زا و قرار دادن این موارد در اختیار مشاور، می تواند چشم انداز دقیقی را از شرایط موجود ترسیم نماید. نحوه مراجعه طرفین در مشاوره پیش از ازدواج چگونه است؟

در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، برای بسیاری این سوال پیش می آید که چه زمان و به چه نحوی باید به مشاوره قبل از ازدواج مراجعه نمود؟ در این زمینه باید خاطر نشان نمود که یکی از اهداف مهم و حائز اهمیت مشاوره پیش از ازدواج، شناخت و آشنایی مطلوب و مناسب طرفین از یکدیگر و برقراری تعامل پایدار و سازنده می باشد. گفتنی است که اگرچه بلافاصله مراجعه نمودن به مشاوره ازدواج، علی الخصوص پس از آشنایی، زمان مناسب و درستی نمی باشد، گذشت زمان زیاد نیز به علت شکل گرفتن روابط عاطفی، می تواند به کاهش اثرات و تاثیر گذاری جلسات مشاوره منجر شود. بر این اساس و در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید ابراز نمود که زمان مناسب و مقتضی برای مراجعه و انجام مشاوره قبل از ازدواج، به ویژه در هنگام آشنایی، بعد از دو یا سه جلسه ملاقات می باشد. همچنین در صورت خواستگاری، بهترین زمان برای استفاده از خدمات این نوع مشاوره، پس از گذشت مدت زمانی در حدود هشت الی ده ساعت صحبت و گفتگو میان طرفین می باشد. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است و از آنجایی که تصمیم به ازدواج یک تصمیم سرنوشت ساز و حیاتی در ابعاد زندگی هر فرد محسوب می شود، کمک گرفتن از یک متخصص باتجربه در این زمینه بسیار تاثیر گذار به شمار می رود. از سوی دیگر، مقوله ازدواج و شروع زندگی مشترک، سبب قرار گرفتن زوجین در قالب نقش های جدید و پذیرفتن آن می گردد. بدون تردید، برای قرار گرفتن در قالب یک نقش جدید، آگاهی از خصوصیات و مسائل مرتبط با آن، از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید اذعان نمود که این نوع مشاوره برای پذیرفتن بهتر نقش های زن و شوهری، به طرفین کمک شایانی می نماید.آشنایی با کلاس های مشاوره قبل از ازدواج

در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید عنوان نمود که یکی از راهکارهای مؤثر و تاثیر گذار، به منظور آموزش های اولیه ازدواج و آگاه سازی طرفین، کلاس های مشاوره قبل از ازدواج محسوب می شود. گفتنی است که کلاس های مشاوره قبل از ازدواج، با هدف کاهش آمار طلاق، تحقق ازدواج موفق و نگرش صحیح در مقوله زندگی مشترک و تأهل، پایه ریزی می گردد. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید ابراز نمود که با ارائه مباحث و موضوعات آموزشی و معیارهای صحیح انتخاب همسر، در پرتو وجود کلاس های مشاوره قبل از ازدواج، آگاهی جوانان در مقوله ازدواج با افزایش چشمگیری همراه شده است. مهارت های زندگی مشترک، شیوه صحیح آشنایی قبل از ازدواج، اشتباهات رایج در مقوله ازدواج، ملاک ها و معیارهای حائز اهمیت ازدواج و هدف از ازدواج، از جمله مباحث مهم و کلیدی در کلاس های مشاوره قبل از ازدواج تلقی می گردد. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید خاطر نشان نمود که تشکیل این گونه کلاس ها، در زمینه کسب شناخت و آگاهی لازم برای وارد شدن به زندگی مشترک و برخورداری از یک زندگی پایدار و بادوام، بسیار تاثیر گذار و مؤثر می باشد. شایان ذکر است که کلاس های مشاوره قبل از ازدواج، به همت و تلاش متخصصان و مشاوران ازدواج پایه ریزی می شود. بدون تردید، فراگیری راهکارها و مهارت های زندگی، برای مدیریت و کنترل امور، به ویژه در شرایط و موقعیت های سخت زندگی مشترک، بسیار مؤثر و در عین حال کارساز می باشد. در پرتو وجود کلاس های مشاوره قبل از ازدواج، طرفین تکنیک ها و نکات لازم برای آماده شدن و شروع یک زندگی مشترک موفق را به نحو مطلوب فرا می گیرند.نگاهی به پرسشنامه مشاوره قبل از ازدواج

در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، و به منظور آشنایی بیشتر طرفین از خصوصیات و ویژگی های فردی و شخصیتی طرف مقابل، پرسشنامه مشاوره قبل از ازدواج در اختیار آنها قرار داده می شود. به طور کلی، پرسشنامه مشاوره قبل از ازدواج، برای بررسی و ارزیابی نقاط ضعف و قوت طرفین، کمک شایانی می نماید. شایان ذکر است که پرسشنامه مشاوره قبل از ازدواج، فرصت مناسبی را برای افزایش آمادگی طرفین برای ازدواج فراهم می آورد. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید خاطر نشان نمود که نتایج به دست آمده از تست ها و آزمون ها، به ویژه پرسشنامه مشاوره قبل از ازدواج، زمینه مناسب برای هدایت طرفین در جهت رسیدن به یک زندگی مشترک ایده آل و به دور از تنش را مهیا می سازد. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید اذعان نمود که جهت افزایش آمادگی برای شروع زندگی مشترک، یادگیری مهارت های لازم و مناسب به منظور ازدواج موفق، از درجه اهمیت و ارزش بسیار بالایی برخوردار می باشد. بدون تردید، برای پشت سر گذاشتن فراز و نشیب های موجود در زندگی مشترک، همدلی، سازگاری و پایداری زوجین، بسیار تاثیر گذار و مؤثر می باشد. برای محقق ساختن این امر پرسشنامه مشاوره قبل از ازدواج، یک راهکار بهینه و مطلوب محسوب می گردد. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که امروزه آزمون های و تست های معتبر و مناسبی برای سنجش سطح روابط میان طرفین وجود دارد. به همین جهت، تست شخصیت MBTI، تست انگیزش و تست هارتمن، نمونه ای از پرسشنامه مشاوره قبل از ازدواج محسوب می شوند. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید عنوان نمود که نتایج این پرسشنامه ها می تواند نمایانگر و مؤید بسیاری از موارد و تفاوت های شخصیتی و رفتاری طرفین ازدواج باشد.مراحل مشاوره پیش از ازدواج چگونه است؟

در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید خاطر نشان نمود که جلسات این نوع مشاوره بنا به صلاحدید مشاوران، به صورت جلسات فردی یا مشترک برنامه ریزی می شود. در جلسات فردی، مشاور ازدواج درصدد آشنایی بیشتر با سوابق و ویژگی های فرد بر می آید. شایان ذکر است که جلسات فردی برای مسائل و موضوعاتی که نمی توان جلوی طرف مقابل از آنها حرفی به میان آورد، مناسب و تاثیر گذار می باشد. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است و در قالب جلسات فردی، می توان با آسودگی خیال و فراغ بال به صحبت و گفتگو با مشاور پرداخت. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است و در جلسات مشترک، طرفین از نحوه آشنایی و میزان شناخت از یکدیگر به صورت کلی صحبت به میان می آورند. لازم به ذکر است که توضیحات کامل و جامع، سبب راهنمایی بهتر مشاور به طرفین می شود. در مقوله مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید خاطر نشان نمود که مشاور ازدواج متناسب با شناخت ویژگی های شخصیتی طرفین، آگاهی و راهکارهای لازم در مورد نوع انتخاب و دور نمایی از زندگی مشترک آینده را برای آنها ترسیم می نماید. در پاسخ به این سوال که مشاوره پیش از ازدواج چگونه است، باید ابراز نمود که این نوع مشاوره، یک راهکار مؤثر برای شناخت بیشتر و جلوگیری از طلاق و جدایی زوج ها تلقی می گردد.  

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 146 تاريخ : شنبه 25 ارديبهشت 1400 ساعت: 20:56

تصور عده‌ای از ازدواج برگزاری یک مراسم مجلل و شاد با پوشیدن لباس عروس، خرید طلا و سرویس‌های آنچنانی و در نهایت یک زندگی ایده‌آل و سراسر خوشی که با همسرشان بیرون می‌روند و بدون اختلاف و درگیری زندگی می‌کنند.

از طرف دیگر گروهی ازدواج را یک هندوانه دربسته معرفی کرده که تا 2 نفر با هم زیر یک سقف زندگی نکنند، نمی‌توانند به شناخت درستی از یکدیگر برسند.

خیلی از افراد به دلیل غالب شدن هیجان‌هایی در زمان آشنایی، قادر به تصمیم‌گیری درست نیستند و بسیاری از خطا و ایرادهایی را که وجود دارد و بعد در زندگی زناشویی مشکل‌ساز شود را نمی‌بینند و تمایل دارند از فرد موردعلاقه خود ایده‌آل‌سازی کنند

متخصصین و مشاوران هر دو نگاه را نگاه کامل و درستی نمی‌دانند؛ آن‌ها معتقدند گروه اول تنها به فراهم کردن مقدمات عروسی فکر کرده و خود را برای عروسی آماده می‌کنند تا مشاوره ازدواج . نگاه آرمان‌گرایانه به زندگی مشترک موجب می‌شود فرد در مواجهه با کوچک‌ترین مشکل و درگیری قید ادامه زندگی مشترک را زده و تداومی در زندگی نداشته باشد. از طرف دیگر باور به عدم شناخت فرد مقابل تا زمان رفتن زیر سقف، موجب می‌شود افراد چشم‌بسته تن به ازدواج داده که این امر نتیجه‌ای جز پشیمانی به همراه نخواهد داشت.

برای ازدواج آموزش و مشاوره را جدی بگیرید

طاهره همیز مشاوره خانواده در رابطه با مهارت‌های لازم برای زندگی می‌گوید: «پیش از ازدواج دو موضوع مهم مطرح است؛ یکی آموزش و دیگری مشاوره. آموزش پیش از ازدواج بسته آموزشی است که در پی آن مهارت‌هایی قبل از ورود به زندگی به طرفین داده می‌شود. در این آموزش‌ها فرد مهارت گفتگو، حل مسئله، مدیریت هیجان، کنترل خشم، مهارت مدیریت ارتباط خانواده‌ها را شامل می‌شود. آموزش پیش از ازدواج در بعد از ازدواج نیز قابل ارائه است، ولی مشاوره قبل ازدواج و اطلاعاتی که در تناسب‌های لازم برای تشکیل زندگی به افراد داده می‌شود، حتماً باید قبل از ازدواج انجام شود.»

بنابراین یکی از راه‌هایی که می‌تواند نگاه واقع‌بینانه و صحیحی را در امر ازدواج پیش روی یک جوان بگذارد مشاوره قبل از ازدواج است. آمارها نشان می‌دهند، افرادی که پیش از ازدواج در کلاس‌های مهارت‌آموزی و جلسات مشاوره قبل از ازدواج شرکت کرده‌اند حدود 30 درصد از خطر جدایی و طلاق در امان بوده و زندگی آن‌ها شادتر است.

ناهید دهقان، روان‌شناس و مشاور خانواده در رابطه با ضرورت مشاوره قبل از ازدواج می‌گوید: «خیلی از افراد به دلیل غالب شدن هیجان‌هایی در زمان آشنایی، قادر به تصمیم‌گیری درست نیستند و بسیاری از خطا و ایرادهایی را که وجود دارد و بعد در زندگی زناشویی مشکل‌ساز شود را نمی‌بینند و تمایل دارند از فرد موردعلاقه خود ایده‌آل‌سازی کنند. کمک گرفتن از یک مشاور پیش از ازدواج این خاصیت را دارد که مواردی را که ممکن است در زندگی آن دو نفر باعث ایجاد بحران کند شناسایی کند.»

بررسی میزان آمادگی افراد برای ازدواج نکته مهمی است که در جلسات مشاوره قبل از ازدواج موردبررسی قرار می‌گیرد

تعداد جلسات مشاوره ازدواج

در حقیقت مشاوره قبل از ازدواج واکسنی است که احتمال طلاق را در زندگی آینده کم می‌کند. روند معمول جلسات مشاوره پیش از ازدواج از پنج تا ده جلسه بسته به نوع ویژگی‌های شخصیتی طرفینی که مراجعه می‌کنند و مسائل و مشکلاتی که در بین آن‌ها وجود دارد، متغیر است.

در مشاوره ازدواج چه مسائلی مطرح می‌شود؟

سنجش آمادگی طرفین برای ازدواج

میزان آمادگی افراد برای تشکیل زندگی و ازدواج نکته بسیار مهمی است که عواملی، چون سن، آمادگی روحی و جسمی و... در آن تأثیرگذار است. از طرفی افراد مختلف در سنین متفاوتی به پختگی و آمادگی لازم برای ازدواج می‌رسند. یک فرد 25 ساله ممکن است از رشد کاملی برخوردار باشد در حالی که فرد دیگری در سن 35 سالگی این آمادگی را ندارد؛ بنابراین بررسی میزان آمادگی افراد برای ازدواج نکته مهمی است که در جلسات مشاوره قبل از ازدواج مورد بررسی قرار می‌گیرد.

شناخت خود و طرف مقابل

این نکته غیرقابل‌انکار است که هر فردی در خانواده خود با افکار، فرهنگ، علایق و نکات تربیتی متفاوتی بزرگ شده و همین تفاوت‌ها موجب می‌شود خواه ناخواه بسیاری از معیارها و علایق زندگی‌اش با دیگران متفاوت باشد. مشاورین با آزمون‌های شخصیت‌شناسی و نمودارهای خانوادگی شناخت نسبی نسبت به دو طرف پیداکرده و چکیده اطلاعات را در اختیار طرفین قرار می‌دهد.

لیلا بهنام روانشناس در رابطه باکم و کیف شناخت در مشاوره‌های قبل از ازدواج می‌گوید: «یکی از مسائلی که در مشاوره پیش از ازدواج بسیار مورد تاکید است تطابق ویژگی‌های خلقی و شخصیتی دو طرف است، این که این دو فرد تا چه میزان از نظر خلقی و شخصیتی با یکدیگر همسان هستند، چرا که تفاوت‌ها در سن، تحصیل و فرهنگ با آموزش مدیریت می‌شود، اما تفاوت‌های شخصیتی و خلقی معنادار با هیچ آموزشی مدیریت نمی‌شود. یکی از کارهایی که در مشاوره قبل از ازدواج انجام می‌شود این است که به افراد گفته می‌شود چه تیپ شخصیتی با چه تیپ شخصیتی دیگر می‌تواند ازدواج کند، چرا که نادیده گرفتن این مسئله آسیب‌های غیرقابل جبرانی برجای می‌گذارد که به‌سختی قابل بازگشت است.»

بیشترین ارزیابی در جلسات مشاوره پیش از ازدواج بر اساس مصاحبه و مشاوره‌های چند جلسه‌ای است که انجام می‌گیرد و این آزمون‌ها نقاط ابهام به جای مانده را برای مشاور روشن می‌کند تا تصمیم‌گیری مناسب‌تری داشته باشد

به این ترتیب طرفین می‌توانند اطلاعات کافی، دقیق و تا حدودی تخصصی درباره طرف مقابل کسب کنند. همچنین مشاور ازدواج می‌تواند به شما کمک کند تا متوجه شوید چه قدر از شناختی که کسب کرده‌اید درست و چقدر از آن نیازمند اصلاح است.

دهقان در رابطه با آزمون‌ها و تست‌های قبل از ازدواج ادامه می‌دهد: «معمولاً آزمون‌هایی که در این جلسات استفاده می‌شود، آزمون‌های ارزیابی شخصیت و احتمال ابتلا به اختلال‌های روانی است که بیشتر مبنای تکمیلی دارد. بیشترین ارزیابی در جلسات مشاوره پیش از ازدواج بر اساس مصاحبه و مشاوره‌های چند جلسه‌ای است که انجام می‌گیرد و این آزمون‌ها نقاط ابهام به جای مانده را برای مشاور روشن می‌کند تا تصمیم‌گیری مناسب‌تری داشته باشد.»

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 119 تاريخ : چهارشنبه 22 ارديبهشت 1400 ساعت: 22:31

مشاوره طلاق

طلاق یکی از راهکارهای نهایی در زندگی زناشویی است. اگر زندگی خود را دوست دارید و می خواهید آنرا حفظ کنید پس فکر کردن به طلاق درست نیست و باید زندگی مشترک را بصورت اصولی حفظ کرده و آنرا مستحکم کنید. اما اگر علاقه ای به زندگی مشترک و همسر خود ندارید و یا بواسطه مشکلات و مسائل پیش آمده تصمیم بر جدایی گرفته اید بهتر است قبل از اینکار حتما از مشاوره طلاق بهره مند شوید. اینکار سبب می شود تا حتی در صورت طلاق گرفتن نیز، بهترین اقدام ممکن صورت پذیرد. زیرا در برخی مواقع مانند وجود مخاطرات جانی و عدم احساس امنیت و …، طلاق گرفتن امری ضروری بنظر می رسد.

ریشه طلاق چیست

در بین صدها موردی که می تواند زمینه ساز مشاوره طلاق و حتی طلا شود به چندی از آنها اشاره شده است:

خیانت زن به مرد و یا مرد به زن

مشکلات جنسی و عدم رضایت از روابط زناشویی

اینترنت و شبکه های اجتماعی

اختلالات شخصیتی مانند سوءظن، بدبینی، توهم، خودشیفتگی، عدم سازگاری و …

تفاوت های شخصیتی، فرهنگی و آموزشی

طلاق به دلیل خیانت

خیانت یکی از عمده دلایل طلاق بخصوص در سالهای اخیر است. متاسفانه آمار خیانت زن به مرد و همچنین مرد به زن بسیار بالا رفته و همین موضوع سبب شده طلاق به دلیل خیانت نیز بیشتر شود. برای کسب اطلاعات بیشتر مطلب خیانت همسر را مطالعه نمایید.

طلاق به دلیل مشکلات جنسی

مشکلات جنسی و همچنین عدم رضایت جنسی از همسر نیز از جمله موارد تاثیرگذار در طلاق است. مشکلات جنسی می تواند با کمک پزشکان متخصص در این حوزه برطرف شود. عدم رضایت جنسی نیز با کمک مشاور روانشناس قابل حل است.

طلاق به دلیل تفاوت های شخصیتی

تفاوت هایی مانند برونگرایی و درونگرایی، سطح فرهنگ و سواد، تربیت خانوادگی، اعتقادات دینی و … می توانند زمینه ساز اختلافات و در نتیجه طلاق شوند. به همین جهت توصیه می کنیم در این باره حتما مشاوره قبل از ازدواج را داشته باشید. در صورتی که در زندگی مشترک قرار دارید و می خواهید زندگی خود را حفظ کنید مشاور روانشناس می تواند در این باره به شما کمک کند.

جلوگیری از طلاق عاطفی و خیانت

طلاق همیشه بصورت رسمی انجام نمی شود بلکه در بسیاری از موارد با وجود زندگی مشترک ظاهری، زن و مرد در طلاق عاطفی قرار داشته و عشق و محبتی میان آنها وجود ندارد. برای جلوگیری از طلاق عاطفی و خیانت توصیه می کنیم مطالب زیر را مطالعه نمایید:

خیانت همسر

ابراز احساسات

مشاوره خانواده

عشق در زندگی مشترک

چگونه همسر خوبی باشیم

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 126 تاريخ : دوشنبه 20 ارديبهشت 1400 ساعت: 21:04

کودکان نوپا مثل غارنشین ها هستند. مثلا وقتی عصبانی میشوند چنگ می اندازند، گاز می گیرند، در اتاق نشیمن ادرار می کنند، انگشتشان را در بینی می کنند، غذا را به موهایشان می مالند و یا ناگهان ناپدید می شوند.

 کودک نوپا با نیمکره راست مغزش زندگی می کند که بخش احساساتی، هیجانی و غیرکلامی مغز است. نیمکره چپ مسئول کنترل احساسات است. همه ما وقتی ناراحت و غمگین هستیم، نیمکره چپ مغزمان خاموش است. در این وضعیت بی منطق، کم صبر و بدزبان می شویم و شاید بتوان گفت مانند انسانهای اولیه رفتار می کنیم. همانطور که گفته شد، کودک نوپا از نظر رشد عقلی در مرحله ای قرار دارد که مثل انسان های غارنشین رفتار می کند و وقتی ناراحت می شود، رفتارهای عجیب و غریب انجام می دهد.

دنیا را از دید یک کودک ببینید

کودکان برخلاف بزرگسالان از انگشت در بینی کردن و یا حتی نگاه کردن داخل لباس زیر خودشان خجالت نمی کشند. در این سن هنوز اخلاقیات و بایدها و نبایدها در روانشناسی کودک شکل نگرفته است. به همین دلیل کاری که از نظر شما نباید انجام دهد، حس قدرتمند کنجکاوی و اکتشاف را در کودک ایجاد می کند.

کودکان نوپا دانشمندان کوچکی هستند که می خواهند همه چیز را امتحان کنند و با دنیای اطرافشان تعامل کنند. آنها می خواهند لمس کنند، احساس کنند، بو بکشند، مزه کنند، ببینند و اشیا را بررسی کنند تا با این روش دنیای اطراف را مشاهده و کشف کنند. کودک در این مرحله در میانه ی تنش قرار دارد به این معنی که از یک سو  احساس هیجان انگیز و جالب استقلال – می توانم راه بروم، می توانم حرف بزنم، می توانم خودم را احساس کنم، می توانم خودم لباس بپوشم، دنیا مال من است- و از سوی دگیر فقط کمی از زمانی که قادر به انجام این کارها نبوده، گذشته است. این مسئله باعث می شود که کودک میان احساس استقلال و عدم وابستگی و احساس وابستگی به مادر سرگردان باشد.

وظیفه والدین تربیت کودک و کمک به رشد استقلال و آموزش مهارت های ارتباط اجتماعی است تا کودک یاد بگیرد در سنین بالاتر از کلماتی مانند "لطفا" و "ممنونم" استفاده کند، اسباب بازی هایش را به همسالانش بدهد، در صف منتظر بماند و قادر به کنترل هیجانات و احساساتش باشد. این آموزش ها باید به مرور انجام شوند تا الگوهای رفتاری مناسب در کودک شکل بگیرند.

وقتی فکر می کنید رفتار کودک مانند انسانهای غار نشین است، می توانید راهکارهای ساده زیر را برای کنترل رفتار کودک به کار ببرید :

1. با صدای آرام حرف بزنید: در موقعیت هایی که رفتار کودک منجر به وضعیت زرد می شود، باید شفاف و روشن و در عین حال تاثیرگذار باشید. برای مثال می توانید بگویید :" بله، تو داری لباس هایت را در می آوری. اما عزیزم ما در پارک لباس هایمان را از تنمان در نمی آوریم." یا اگر کودک حرف بدی زد، برای تذکر از صدای خشک و جدی استفاده کنید و به او بگویید :" اگر یکبار دیگر این کلمه را تکرار کنی، مجبور می شویم به خانه برگردیم. "

2. راه حلی که برای شما کارآمد است را انتخاب کنید: در بسیاری از موارد به عنوان والدین متوجه خواهید شد که چه راهکارهایی برای فرزند شما مناسب هستند. ممکن است راهکار شما برای جلوگیری از تلاش کودک برای بازکردن پوشکش، استفاده از چسب باشد!

3. رفتارهای مناسب را تقویت کنید: وقتی کودک کار خوبی انجام می دهد، او را تشویق کنید. اغلب وقتی کودک در اتاقش ساکت است، والدین از این فرصت برای انجام کارهای عقب افتاده استفاده می کنند اما بهتر است از این فرصت برای وقت گذرانی با کودک و آموزش استفاده کنید.

مناطق خصوصی بدن را به کودک آموزش دهید

بسیاری از کودکان در این مرحله ممکن است رفتارهایی داشته باشند که شبیه رفتارهای جنسی بزرگسالان و یا به طور کلی نامتعارف باشد است. بنابراین لازم است نسبت به این رفتارهای خودسرانه آگاه باشید. کودکان در این سن عاشق توجه هستند و برایشان فرقی نمی کند که این توجه تحسین، تمسخر یا حتی خنده زیر زیرکی باشد. کاری که شما باید انجام دهید، توجه به رفتارهای مثبت کودک و تقویت این رفتارهاست. هر چه بیشتر رفتارهای مناسب را مورد تشویق قرار دهید، کودک آنها را بیشتر تکرار می کند.

یکی از داغ ترین بحث های میان والدین کودکان نوپا، صحبت بر سر "کشف جنسی" است و این که کودک برای کشف بدن و کسب آگاهی در مورد آن، خودشان را لمس می کنند. اولین چیزی که والدین باید بدانند این است که رفتارهای اینگونه، مرحله ای طبیعی از رشد است و تا وقتی که کودک د ر انجام آن اغراق نمی کند، جای نگرانی نیست. بسیار مهم است که مناطق شخصی و خصوصی بدن را به کودک آموزش دهید و برایش توضیح دهید که نباید به آنها دست بزند و به غیر از افراد و شرایطی که شما به او می گویید مانند حمام یا مطب پزشک، به کسی اجازه ندهد که آن را ببنید یا لمس کند.

کودکان در این سن، با کشف تفاوت های جنسیتی شگفت زده می شوند. اگر کودک خود را در حال کنجکاوی جنسی با یک کودک همسال دیگر دیدید، با آرامش برایش توضیح دهید که نباید قسمت های خصوصی بدن افراد دیگر را لمس کند، همانطور که دیگران هم نباید به قسمت های خصوصی بدن کودک دست بزنند. رفتاری که والدین باید در این شرایط انجام دهند این است که آرام باشند و برای آموزش کودک با تن صدای آرام و خونسرد، مانند زمانی که پوشیدن کفش را به کودک یاد می دهند، با او صحبت کنند.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 119 تاريخ : يکشنبه 19 ارديبهشت 1400 ساعت: 0:55

ازدواج شاد و خوشبخت، به شانس، بخت یا اقبال بستگی ندارد بلکه نیاز به تلاش، علم و آگاهی دارد. اگر اشتباهی رخ بدهد، جبران آن کار سختی است. به همین منظور برای پیشگیری از مشکلات و اتفاقات ناخوشایند در زندگی مشترک، بهتر است قبل از ازدواج به مشاور مراجعه کنید.هدف از مشاوره قبل از ازدواج چیست؟

مشاوره قبل از ازدواج دارای 3 هدف اساسی است:

1.ارزیابی مهارت های زندگی مشترک نامزدها

2. بررسی آمادگی ازدواج در نامزدها

3. ارزیابی هم کف بودن و یا هماهنگی و همسانی نامزدها

زمانی که دو شخص برای ازدواج با یکدیگر تصمیم می گیرند، مقدمات و کارهای پیش از ازدواج را آغاز می نمایند. البته با کمی دقت می توان دریافت که آنها برای مراسم ازدواج خود را آماده می کنند نه برای ازدواج. خرید حلقه ازدواج، اجاره سالن، خرید کارت دعوت، سفارش غذا و در نهایت مراسم عروسی مقدماتی هستند که گاه تدارک آنها تا چند ماه به طول می انجامد. در ظاهر همه چیز خوب است اما زمانی که زوجین بر سر مسائلی همچون برقراری ارتباط، اعتقادات مذهبی، مسئولیت پذیری و ایجاد تغییر در یکدیگر و ... به مشکل برخوردند با کدام وسیله جهیزیه یا کدام قسمت از زندگی می توانن مشکل خود را برطرف کنند .هنگامی که در اثر اختلافات خود بر سر یکدیگر فریاد می کشندو صدای آن ها به گوش همسایگان می رسد، باز هم همه چیز آبرومندانه سپری می شود؟ به همین دلیل هدف اصلی مشاوره پیش از ازدواج، کمک به فرد در انتخاب درست شریک زندگی است. این مرحله اهمیت زیادی دادر زیرا علاوه بر پیشگیری در صورت هدایت درست، بهداشت روانی خانواده ها تامین می شود.

مراجعه به روان پزشک زمانی حائز اهمیت می شود که درک کنیم، افراد شناخت کافی از یکدیگر ندارند، به همین دلیل برای شناخت پیش از ازدواج، کمک مشاوره تاثیر بسیاری دارد.کدام متخصص در حوزه روانشناسی برای مشاوره پیش از ازدواج مناسب است؟

مشاوره پیش از ازدواج هم توسط افرادی که تحصیلات روانشناسی دارند و هم کسانی که در زمینه مشاوره تحصیل کرده اند انجام می گیرد. چنانچه در خش خانواده پلاس نمناک عنوان شده است اما در میان آنها افرادی که روانشناس بالینی هستند در اولویت می باشند، زیرا روانشناسان بهتر از افراد دیگر توانایی تشخیص مشکلات شخصیتی و اختلال های روانی را دارند. به همین دلیل توصیه می شود که پیش از ازدواج به یک روانشناس بالینی مراجعه کنید.

فواید مشاوره پیش از ازدواج

1. درک هدف خود از ازدواج

تعیین هدف و شناخت انتظارات از ازدواج موضوع بسیار مهمی است. گفتن خواسته ها و توقعات در جلسه مشاوره پیش از ازدواج، موجب شناخت بیشتر زوجین از یکدیگر می شود. به طور مثال بیان انتظارات از میزان صمیمیت جنسی بسیار خوب است یا همچنین رسیدن به یک دیدگاه مشترک در مورد انجام کارهای داخل و خارج از منزل می تواند در شناخت هم کمک کند.2. راهنمایی بدون دخالت در تصمیم

به طور کلی یک مشاوره و روانشناس به عنوان نفر سوم زندگی شما را تحت نظر قرار می دهد. به همین دلیل بدون داشتن قضاوت یا احساسات نسبت به رابطه شما، پیش بینی خود را در مورد تصمیم شما برای ازدواج اعلام می کند. در نهایت تصمیم به ازدواج و ادامه ارتباط بر عهده شما است. یک مشاور هیچ گاه شما را مجبور به ازدواج نمی کند بلکه فقط علاوه بر بیان دشواریهای ازدواج شما با فرد مورد نظر، نقاط ضعف و قوت شخصیت شما را بازگو می کند و تصمیم نهایی را به خودتان واگذار می کند.

3. آموزش تعارض های احتمالی و تکنیک رفع آنها

هیچ شخصی کامل نمی باشد. حتی به جرات می توان گفت هیچ انسانی شناخت کاملی از خود ندارد. به همین دلیل اگر فکر می کنید که تمام زندگی و خصوصیات اخلاقی نامزدتان را می دانید، باید گفت که سخت در اشتباه هستید. زیرا نمی توانید ایده آل بودن آن را به تنهایی تشخیص دهید.4. تصمیم گیری در مورد مسائل مالی

به طور کلی می توان یکی از مهمترین عوامل شکست در ازدواج را مسئله پول و مادیات دانست. به طور مثال فردی را در نظر بگیرید که میزان توقعات مالی او بالا است اما با فردی ازدواج می کند که اطلاعات درستی از منابع مالی او ندارد. همین مسئله زمینه بروز اختلافات زناشویی را ایجاد می کند. علاوه بر این چگونگی خرج کردن و عادت های پس انداز و ولخرجی، تاثیر بسیاری در اختلافات زناشویی دارد. این موضوعی به اندازه ای دارای اهمیت است که حتی اگر دسترسی به مشاوره نیز ندارید بهتر است در طی چند جلسه، با مشاوران ازدواج به طور تلفنی صحبت کنید، به همین دلل این موضوع مهم را نباید نادیده بگیرید.

5. آموزش مهارت های مهم در زندگی

در جلسات مشاوره قبل از ازدواجبه صورت حضوری یا تلفنی، می آموزید که چگونه باید نقاط قوت را تقویت کنید و نقاط ضعف مخرب برای زندگی زناشویی را کنار بگذارید. مهمترین قسمت در مشاوره ازدواج، شناخت مهارت و آموزش آن است. حتی اگر این ازدواج صورت نگیرید شما در جلسات مشاور، نقاط ضعف و قوت خود را بهتر می شناسید و دیدگاه شما نسبت به خود و ازدواج ، واقع بینانه تر خواهد بود.زمان مناسب برای مراجعه به مشاور

معمولاً زمانی که هنوز میان دو نفر صحبتی انجام نشده است، نباید به مشاور مراجعه کرد . همچنین نباید جلسه مشاوره را به مدتی پس از حرف زدتپن و تشکیل علاقه موکول کرد، چرا که تاثیر زیادی در تصمیم نهایی افراد ندارد. بهترین زمان برای مراجعه به مشاور، وقتی است که شخص آمادگی لازم دارد و حداقل 10 ساعت پیش از مشاوره با فرد مورد نظر صحبت کرده است. گاهی اوقات در صورت لزوم مشاوران از خانواده های هر دو نفر دعوت می کنند تا در جلسات مشاور شرکت کنند. اما بیشتر جلسات تنها به گفتگو با پسر و دختر اختصاص می یابد. اگر روند مشاوره به خوبی پیش برود، مشاور پس از 4 یا 5 جلسه 1.5 ساعته، کار خود را به اتمام می رساند. در صورت نیاز به جلسات اضافی، در جلسات بعد در مورد ریسک ها صحبت می شود تا زوج ها به مدل موفقی از زندگی دست پیدا کنند. این جلسات باید بعد از خواستگاری رسمی انجام شوند.

جلسات مشاوره پیش از ازدواج چه مراحل و محتوایی دارد ؟

معمولا تعداد جلسات مشاوره میان 5 تا 10 جلسه است. حضور هر دو نفر در یک جلسه را مشاور تشخیص می دهد. در جلسه ابتدایی، در مورد میزان و مدت آشنایی دو نفر با هم و دلایل آنها برای تصمیم به ازدواج صحبت می شود. سپس در جلسات بعد ، هر فرد به طور جداگانه مورد ارزیابی مشاور قرار می گیرند تا میزان نگرش و شخصیت آنها مشخص شود، همچنین مشاور ذهنیتی از خصوصیات اخلاقی هر فرد را پیدا کرده و میزان هم خوانی آنها با یکدیگر را می سنجد.

در جلسات ابتدایی مشاوره برای تکمیل شناخت هر دو طرف، مشاوره از آنها آزمون می گیرد. در نهایت با برگزاری ی جلسه مشترک، تمام اطلاعات بدست آمده از آنها و نظر مشاور نسبت به ازدواج، به اشتراک گذاشته می شود. جلسه مشترک آخر و واکنش افراد نسبت به موارد ذکر شده، ملاک بسیار خوب و مناسبی برای سنجش یک زوج است. مثلا شخصی که رفتار شکاک او توسط مشاور شناخته شده و او نیز آن را می پذیرد و نسبت به تغییر آن اقدام می کند، با فردی که این مشکل را قبول نمی کند و واکنشی همراه با پرخاش از خود بروز می دهد، در تصمیم گیری فرد مقابل مبنی بر تشکیل زندگی با او تاثیر بسیار زیادی دارد.

جلسات مشاوره پیش از ازدواج

ضرورت حضور خانواده ها در جلسات مشاوره

بیشتر زمان مشاوره به دو نفری اختصاص می یابد که قصد ازدواج با هم را دارند . اما گاه مشاور از خانواده ها دعوت می کند تا با حضور خود در جلسات، دلایل مخالفت خود با ازدواج آنها را بیان کنند و مشاور تفاوت های فرهنگی لازم را بررسی می کند . بنابراین ممکن است در یک جلسه ای جداگانه ، مشاور از خانواده ها بخواهد تا در جلسه مشاوره حضور داشته باشند.

چه موضوعاتی در جلسات مشاوره مطرح می شود؟

ممکن است یک مشاور یا روانشناس بالینی مسائل مختلفی را در جلسات مطرح کند، مثلا در مورد تعهد زوجها به یکدیگر، اهداف کوتاه مدت و بلند مدت، انتظارات از یکدیگر و نحوه کنار آمدن با مسائل مالی و ... از موضوعاتی است که در جلسات مشاوره مطرح می شود.دلیل نیاز به مشاوره پیش از ازدواج

در هر مرحله ای از ارتباط با همسر ، یادگیری مهارت گفتگو بسیار ضروری است. این مهارت ها را بهتر است پیش از ازدواج یاد بگیرید نه در زمانی که دچار اختلاف و مشکل با همسرتان شدید. در مشاوره قبل از ازدواج شما متوجه می شوید که کدام عامل باعث انتخاب همسر آینده تان شده است. مثلا در روش زوج درمانی ایماگو، این موضوع بررسی می شود که همسر خود را برای درمان زخم های کودکی انتخاب می کنیم. یعنی شخصی را برمی گزینیم که خصوصیات رفتاری مشابه با پدر و مادر و عامل تاثیرگذار در دوران کودکی را می پسندیم. نقطه ضعف این روش این است که بعد از ازدواج امکان دارد که متوجه شویم خصوصیات منفی رفتار او بیش از خصوصیات ثبت باشد به همین دلیل با مشاوره قبل از ازدواج، احتمال چنین اتفاق و دلایل آن را پیش بینی می کردیم .درک و نگرش درباره این موضوع به ما اجازه می دهد تا ویژگی های منفی رفتار او را به عنوان فرصتی برای رشد زندگی مشترک بدانیم.

در مشاوره نحوه ابراز احساس عشق و محبت را به همسرتان یاد می گیرید

ابراز عشق و محبت باعث می شود تا برای ازدواج و تعهد به برقراری ارتباط طولانی تصمیم بگیرید. در این جلسات می آموزید تا چگونه در برابر کارهای همسرتان از او تشکر کنید. و به او یادآوری کنید که این کارها چقدر برای شما ارزشمند است. اگر این عادت درست را از همان ابتدای ازدواج جزئی از خصوصیات رفتاری خود قرار دهید در مسیر دستیابی به ازدواج موفق گام درست و بسیار خوبی برداشته اید.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 119 تاريخ : پنجشنبه 16 ارديبهشت 1400 ساعت: 6:38

شناخت خصوصیات خلقی کودکان

خصوصیات خلقی کودکان با هم تفاوت های زیادی دارد. احتمالا توجه کرده اید اغلب اوقات بعضی کودکان بیش از سایر کودکان هم سن خود سر حال و خوش اخلاق هستند. به نظر می رسد بعضی از کودکان همیشه لبخند می زنند و بعضی دیگر همیشه قیافه ای جدی و عبوس دارن روانشناس کودک خصوصیات اخلاقی کودکان را به خوبی میشناسن و می توانن به کودک شما کمک کنن.

هنگامی که بزرگسالان به خردسال ان می نگرند این حالات قیافه را خوشحال ، غمگین و یا عصبانی توصیف میکنند و البته ممکن است حدس آنان صحیح باشد. در هر صورت شخصیت غریزی یک کودک را میتوان با صفاتی نظیر همیشه خوشحال ، غمگین و یا عصبانی تعریف کرد و برای والدین نیز درک خصوصیات کلی خلقی کودکشان ، قبل از تجزیه و تحلیل چگونگی رفتار او میتواند بسیار مفید باشد.

هر مادر یا پدر و یا هر پرستار بخش نوزادان می داند که در میان کودکان تفاوت های آشکاری وجود دارد که از همان نخستین روزهای زندگی دیده می شود. بعضی بسیار گریه می کنند، بعضی ساکت اند، بعضی طبق برنامۀ منظمی می خوابند، بعضی مدام می جنبند.

البته می توان کاری کرد که کودکان تحریک پذیرتر و فعال تر شوند ولی باید قبول کنیم که بعضی از کودکان به خلق و خوی خاص و واکنش های خاصی گرایش دارند. این گرایش ها که اساس سرشتی دارند خلق و خو نامیده می شوند.

روانشناسان به دو دلیل به خصوصیات خلقی علاقه مند هستند. اول اینکه، اگر بعضی از خصوصیات خلقی اساس ارثی داشته و یا مربوط به عوامل پیش از تولد باشند در طول رشد کودک بدون تغییر باقی می مانند.

دوم اینکه، همان طور که والدین در کودک تاثیر می گذارند کودک نیز در والدین تاثیر می گذارد، بنابراین کودکان با خلق و خوهای متفاوت واکنش های متفاوتی از طرف والدین شان برمی انگیزند و با وجود رویارویی با تجارب یا روش های تربیتی مشابه، به شیوه های مختلف رفتار می کنند.

محققان با درجه بندی کودکان از لحاظ خصوصیات خلقی، آنان را به این صورت طبقه بندی کردند، بی دردسر، کژخو و کودکان با واکنش کُند.

شناخت خصوصیات خلقی کودکان

خصوصیات خلقی کودکان با هم تفاوت های زیادی دارد. احتمالا توجه کرده اید اغلب اوقات بعضی کودکان بیش از سایر کودکان هم سن خود سر حال و خوش اخلاق هستند. به نظر می رسد بعضی از کودکان همیشه لبخند می زنند و بعضی دیگر همیشه قیافه ای جدی و عبوس دارند.

هنگامی که بزرگسالان به خردسال ان می نگرند این حالات قیافه را خوشحال ، غمگین و یا عصبانی توصیف میکنند و البته ممکن است حدس آنان صحیح باشد. در هر صورت شخصیت غریزی یک کودک را میتوان با صفاتی نظیر همیشه خوشحال ، غمگین و یا عصبانی تعریف کرد و برای والدین نیز درک خصوصیات کلی خلقی کودکشان ، قبل از تجزیه و تحلیل چگونگی رفتار او میتواند بسیار مفید باشد.

هر مادر یا پدر و یا هر پرستار بخش نوزادان می داند که در میان کودکان تفاوت های آشکاری وجود دارد که از همان نخستین روزهای زندگی دیده می شود. بعضی بسیار گریه می کنند، بعضی ساکت اند، بعضی طبق برنامۀ منظمی می خوابند، بعضی مدام می جنبند.

البته می توان کاری کرد که کودکان تحریک پذیرتر و فعال تر شوند ولی باید قبول کنیم که بعضی از کودکان به خلق و خوی خاص و واکنش های خاصی گرایش دارند. این گرایش ها که اساس سرشتی دارند خلق و خو نامیده می شوند.

روانشناسان به دو دلیل به خصوصیات خلقی علاقه مند هستند. اول اینکه، اگر بعضی از خصوصیات خلقی اساس ارثی داشته و یا مربوط به عوامل پیش از تولد باشند در طول رشد کودک بدون تغییر باقی می مانند.

دوم اینکه، همان طور که والدین در کودک تاثیر می گذارند کودک نیز در والدین تاثیر می گذارد، بنابراین کودکان با خلق و خوهای متفاوت واکنش های متفاوتی از طرف والدین شان برمی انگیزند و با وجود رویارویی با تجارب یا روش های تربیتی مشابه، به شیوه های مختلف رفتار می کنند.

محققان با درجه بندی کودکان از لحاظ خصوصیات خلقی، آنان را به این صورت طبقه بندی کردند، بی دردسر، کژخو و کودکان با واکنش کُند.

خصوصیات خلقی :

میزان فعال بودن

کودکانی که پر جنب و جوش و بی قرار هستند وقتی که بزرگتر شدند و به مدرسه رفتند لزوماً بچه های شیطان و جنجال برانگیزی نخواهند بود. هرچند نوزادانی که خیلی فعال اند در سال اول زندگی شان از سایر کودکان پرجنب و جوش تر خواهند بود ولی کمتر احتمال دارد که این خصوصیت را در دوران بعدی کودکی حفظ کنند.

تحریک پذیری

تفاوت بین کودکان از لحاظ خصوصیاتی مثل گریه کردن، بدخلقی و تحریک پذیری عمومی در شش ماه اول زندگی، تفاوت های پایداری نیست. ولی تحریک پذیری شدید در کودکان بالای 7 ماه معمولاً تا یک یا دو سال اول زندگی ثابت می ماند.

البته شواهد نشان می دهد بچه هایی که به شدت تحریک پذیرند در دو سالگی کمتر احتمال دارد اجتماعی باشند، زیرا چنین بچه هایی کمتر از بچه های دیگر لبخند می زنند یا می خندند.

واکنش در برابر وضعیت ناآشنا

دو خصوصیت خلقی که از ثابت ترین خصوصیات خلقی به حساب می آید خجالتی و ساکت بودن در وضعیت های نااشنا و خلاف آن یعنی اجتماعی بودن و خودانگیختگی است. این دو خصوصیت را والدین تشخیص می دهند.

در حدود ده درصد کودکان دو ساله وقتی در جای ناآشنا یا با غریبه ای هستند به شدت ساکت و خجالتی می شوند و به مدت ده تا 15 دقیقه از کنار مادرشان دور نمی شوند. به این گونه کودکان کم رو می گویند.

تعداد بیشتری از کودکان که خودانگیخته نامیده می شوند بلافاصله شروع به بازی می کنند و حالتی حاکی از کمرویی نشان نمی دهند.

کودکان گروه اول شبیه به بزرگسالان درون گرا هستند و کودکان گروه دوم حالاتی شبیه خصوصیات برون گرایان را از خود نشان می دهند.

این دو پروفایل انعکاسی از خصوصیت کلی تری است، مثلاً گرایش به خودداری به هنگام گفتگو و بازی و کناره گیری از فرد ناآشنا به هنگام مواجهه با افراد یا موقعیت های دشوار.

کلمات خوددار و آرام از خصوصیات کودک کمروست و کلمات آزاد، پر انرژی و خودانگیخته با خصوصیات کودک خودانگیخته هماهنگی دارد.

کودکانی که در سه سال اول زندگی به شدت ترسو و خجالتی بودند در سال های اول مدرسه هم همین خصوصیات را داشتند. از کارهای پرخطر اجتناب می کردند، حداقل پرخاشگری را داشتند، به درخواست های والدینشان عمل می کردند و از افراد و گروه های ناآشنا پرهیز می کردند.

نحوۀ فرزندپروری در میزان کمرو شدن کودکان تاثیر می گذارد. اگر کودکی که مستعد کمرو شدن است در محیطی مناسب پرورش یابد که رفتار برون گرایانه تشویق شود بعدها خجالتی و کمرو نخواهد شد. از سوی دیگر اگر محیط تنش زا باشد حتی کودکانی که با خلق و خویی اجتماعی متولد می شوند در آینده کمرو خواهند شد.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 116 تاريخ : چهارشنبه 15 ارديبهشت 1400 ساعت: 4:52

خیلی‌ها مراجعه به روانپزشک را توصیه می‌کنند و خیلی‌ها مراجعه به روان شناس را. اما باید بدانید که مشکل شما دقیقا در کدام دسته است و به چه تخصصی نیاز دارد.

روان شناسی و روانپزشکی، دو رشته کاملا مجزا هستند اما در عین حال مکمل یکدیگرند و معمولا برای مداخلات درمانی باید از هردوی آنها کمک گرفت.

روانپزشک، فردی است که در ابتداي ورود به دانشگاه علوم پزشكي مدت 7 سال بصورت پيوسته در رشته پزشكي عمومي تحصیل کرده، و سپس در دوره تخصص روانپزشکی نيز مدرك دارد و بیماری‌های روانی را با دارو درمان‌ می‌کند. او درصورت نیاز شما را به متخصص مغز و اعصاب، متخصص غدد یا سایر تخصص‌ها ارجاع خواهد داد. چون خیلی از اختلالات جسمانی مانند کم کاری یا پرکاری تیروئید، اختلالات هورمونی مربوط به غدد فوق کلیه، وضعیت‌های خاص بیماری‌های زنان و مردان، آسیب‌های مغزی و... همه‌ می‌توانند علائمی شبیه به اختلالات روانپزشکی داشته باشند یا عوارض روانی ایجاد کنند مرکز روانشناسی برای بیماری که نیاز داشته باشد، درمان‌های الکتریکی (مثل شوک)، بستری بیمارستانی و... تجویز‌ می‌کند. در واقع کار روانپزشک بیشتر با افرادی است که برای درمان اختلال روانی‌شان نیازمند دارو هستند.

در ايران روانشناس مجاز به تجویز دارو نيست چون او داراي تخصص پزشكي نيست اما او بیشتر بر جنبه‌های شناختی، رفتاری و تحلیلی درمان تأکید دارد. روانشناس با كمك مصاحبه باليني و و درصورت لزوم با تست هاي روانشناسي استاندارد وضعیت سلامت روانی شما را‌ می‌سنجد تا اختلال يا بيماري شما را تشخیص داده و با ارائه راهكارها و شیوه‌هایی برای مقابله با وضعیت نامساعد روانی تان را آموزش‌ می‌دهد.

شیوه‌هایی که روان شناسان به‌کار می‌بندند، مبتنی بر گفت‌وگو است یا تكاليف و تمرین‌های عملی برای مواجه شدن با وضعیت‌های خاص روانی پیشنهاد‌ می‌کنند.

مبنای کار روانشناسان بيشتر مشاهده، مصاحبه و در برخي موارد استفاده از آزمون هاي رواني براي تشخيص بهتر است.

روانشناسان با رعایت فنون رواندرماني و مشاوره بر مبناي پروتكل هاي درماني استاندارد براي حل مساله يا مشكل مراجعان برنامه ريزي مي كنند و در اين پروسه ضمن آموزش مهارت هاي زندگي،تاب آوري و... از رويكردهاي درماني شناخت درمانی (کار کردن روی عقاید، نحوه تفکر و باورهای افراد)، رفتار درمانی (کار کردن روی شیوه‌های عملکرد افراد) و يا تركيبي(CBT )، طرحواره درماني، خانواده درمانی (کار کردن روی شیوه‌های تعامل افراد در خانواده و اصول زندگی خانوادگی)، روان‌درمانی تحلیلی و... استفاده مي كنند تا بدون استفاده از دارو حال خوب را به مراجعان اهداء كنند.کدام بیماری ها به روانپزشک نیاز دارند؟

در رابطه با این که چه کسانی به روانپزشک نیاز دارند باید بگوییم، بیماری ها و اختلالات روانی که موجب خطر آفرینی برای شخص بیماری یا اطرافیان او می شوند، برای درمان به روانپزشک نیاز دارند. این خطر می تواند معانی مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال اگر بیماری وسواس تمیزی به حدی برسد که فرد از این طریق به خود آسیب بزند، نیاز به مراجعه به روانپزشک است. زیرا در برخی موارد افرادی که دارای بیماری وسواس تمیزی هستند ممکن است در اثر استفاده زیاد از مواد شوینده به بیماری های پوستی مبتلا شوند. این افراد لازم است تحت درمان با دارو وسیله ی روانپزشک قرار بگیرند تا مراحل درمان طی شود.

در رابطه با این که چه کسانی به روانپزشک نیاز دارند باید بگوییم، از طرف دیگر دیگر اختلالات و مشکلات روانی مانند پرخاشگری، اختلال دو قطبی، اختلال چند شخصیتی، اختلال پیش از سوانح و یا بعد از وقوع سوانح، روان گسیختگی، اختلال اضطرابی، افسردگی شدید و … حتما باید توسط روانپزشک درمان شوند. بیمارانی که به این مشکلات روانی مبتلا هستند حتما باید با دارو درمانی مراحل درمان را طی کنند. زیرا در این بیماری ها، فرد بیمار ممکن است با رفتارهای خطرناک به خود و یا اطرافیان آسیب بزند. روانپزشک حاذق می تواند با استفاده از روش های نوین علم روانپزشکی در جهت بهبود بیمار و شرایط روانی او اقدام کند. روانپزشکان ممکن است در مطب، بیمارستان، زندان، مراکز روان درمانی و … مشغول به کار شوند.به روانپزشک مراجعه کنم یا روانشناس؟ این سوالی است که بیشتر افراد در هنگام وجود مشکلات فردی و خانوادگی و حتی شغلی با آن روبرو می شوند. اکثر افراد در انتخاب مراجعه به روانشناس و روانپزشک مشکل دارند. این در حالی است که به نظر می رسد عناوین آنها مشابه است و هر دو برای تشخیص و معالجه افراد مبتلا به مشکلات روانی آموزش دیده اند. با این حال روانشناسان و روانپزشکان یکسان نیستند. هر یک از این متخصصان زمینه های آموزشی، آموزش و نقش متفاوتی در درمان دارند.

روانپزشکان، دارای مدرک پزشکی به همراه مدارک پیشرفته و تخصص روانپزشکی هستند. آنها از گفتگو درمانی، داروها و سایر روش های درمانی برای معالجه افرادی که دارای شرایط بهداشت روانی هستند استفاده می کنند.

روانشناسان، دارای مدرک پیشرفته ای مانند PhD یا PsyD هستند. معمولاً، آنها از گفتگو درمانی برای درمان شرایط بهداشت روان استفاده می کنند. روانشناسان همچنین ممکن است به عنوان مشاور در کنار سایر ارائه دهندگان خدمات بهداشتی یا مراکز درمانی فعالیت کنند. هر دو نوع ارائه دهنده برای فعالیت باید در منطقه خود مجوز داشته باشند. روانپزشکان همچنین ملزم به دریافت مجوز پزشکی هستند.داروهای ضد افسردگی. داروهای ضد افسردگی برای درمان افسردگی، اضطراب و بعضی اوقات شرایط دیگر استفاده می شوند. آن ها می توانند به بهبود علائمی مانند غم، نا امیدی، کمبود انرژی، مشکل در تمرکز و عدم علاقه به فعالیت های روزمره کمک کنند. داروهای ضد افسردگی اعتیاد آور نیستند و وابستگی ایجاد نمی کنند.

داروهای ضد اضطراب. از این داروها برای درمان اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب عمومی یا اختلال هراس استفاده می شود. آن ها می توانند به کاهش اضطراب و بی خوابی کمک کنند؛ اما می توانند باعث ایجاد وابستگی شوند، بنابراین در حالت ایده آل در کوتاه مدت استفاده می شود.

داروهای تثبیت کننده حالت. داروهای تثبیت کننده حالت بیشتر برای درمان اختلالات دوقطبی استفاده می شود که شامل قسمت های متناوب شیدایی و افسردگی است. بعضی اوقات از ترکیب تثبیت کننده خلقی با داروهای ضد افسردگی برای درمان افسردگی استفاده می شود.

داروهای ضد روان پریشی. داروهای ضد روان پریشی معمولاً برای درمان اختلالات روانی مانند اسکیزوفرنی استفاده می شود. پس از تجویز دارو، روانپزشک بیمار را از نظر علائم بهبود و هرگونه عوارض جانبی از نزدیک تحت نظر می گیرد. بر اساس این اطلاعات، آنها ممکن است در دوز یا نوع دارو تغییراتی ایجاد کنند.

روانپزشکان همچنین می توانند انواع دیگری از درمان ها را تجویز کنند، از جمله:

 شوک درمانی. شوک درمانی شامل اعمال جریان الکتریکی به مغز است. این روش درمانی معمولاً مختص موارد افسردگی شدید است که به هیچ نوع درمان دیگری پاسخ نمی دهد.

نور درمانی. نوردرمانی شامل استفاده از نور مصنوعی برای درمان افسردگی فصلی، به ویژه در مکان هایی است که نور خورشید زیادی ندارند.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 119 تاريخ : دوشنبه 13 ارديبهشت 1400 ساعت: 4:52

روانشناس کیست و چه کمکی میتواند به ما میکند؟ روانشناس کسی است که اختلالات شناختی و رفتاری را مدیریت یا درمان می کند. حالا اختلال یعنی چی؟ افراط یا تفریط در هر فعالیتی که عملکرد روزانه ما را بر هم بزند اختلال نام دارد. امروزه یکی از بزرگترین معضلات انسانی شاید پس از برطرف کردن مراحل اولیه و نیازهای اولیه خود مثل خوراک، پوشاک و پس از آن امنیت، احساس نیاز به شناخت خود و رشد در این زمینه است. هر موجود انسانی که از هویت مستقل انسانی برخوردار است، به عنوان انسان نیاز مبری به شناخت خود و احساسات خود دارد.این که ما بدانیم چه کسی هستیم، چه چیزی میخواهیم و یا در این دنیا چه نقش و هدفی داریم و یا در سطحی ترین شکل خود، فقط بتوانیم احساساتمان را بشناسیم و در ارتباط با احساساتمان رشد را تجربه کنیم، یک نیاز انسانی است که در این شناخت نیاز به راهنمایی یک کلینیک روانشناسی داریم.

کسی که بتواند ما را از سرگردانی شناخت خودمان و این احساس که کلاً چه کسی هستیم و چه کاری باید انجام بدهیم نقش دارد، روانشناس است.

روانشناس کیست و چه کمکی میتواند به ما میکند؟

در موارد بسیار متفاوت یک مشاور روانشناس وظیفه درمان را به عهده دارد. درمان اختلالات شخصیتی و بیماری های روانی که دسته بندی مشخص خود را دارند نیز وظیفه یک روانشناس است که میتواند با تشخیص اولیه صحیح و پس از آن مبادرت در درمان مراجع را به سمت بهبود ببرد.مشاور روانشناس در زمینه مشاوره فردی و همچنین زوج یک وظیفه مهم دیگر را هم ایفا میکند، مشاور روانشناس میتواند با راهنمایی دقیق و مهم و بجا افراد را از گمراهی و یا سردرگمی دور کرده و یک راه مناسب و یا یک نگرش و بینش مناسب جلوی پای مراجع خود بگذارد.

مراجعی که همیشه یک بینش داشته و مسیله خود را سالهای سال از یک جهت دیده و هیچ راهی را نمیتواند برای بهبود مسئله خود پیدا کند، لازم است با مشاوره گرفتن از یک روانشناس با مهارت راه جدید تری را امتحان کند و یا بشناسد، که همان تغییر نگرش و ایجاد بینش جدید است. که به وسیله آن هر چند که مسئله هنوز در جای خود باقی است اما با تغییر نگرش یکباره بهبود پیدا میشود.که تنها یک روانشناس از پس آن بر میآید. روانشناسها با گذراندن دوره های درمانی و شناخت دوره هاو گذراندن واحد های درسی مربوطه، با این علم آشنا میشوند و به نوعی با میل قلبی و زمینه روانی که باعث میشود به درمان های روانی کشش پیدا کنند، به درمان مراجعین میپردازند.

همانطور که یک متخصص قلب و یا مغز میتواند فردی را از مرگ نجات دهد، یک روانشناس با مهارت میتواند افراد زیادی را از احساس گناه، افسردگی، میل به خودکشی و یا دیگر کشی، نجات دهند. در واقع وظیفه خطیر یک روانشناس بالینی در بهبود وضعیت اجتماع و یک شهر و یا یک جهان بسیار چشم گیر است.

یک اجتماع پیش از آنکه به آسیب رسیدگی کند باید فردی را در خود داشته باشد که آسیب ها را بشناسد و از پیدایش آن جلوگیری کند. هر چقدر افراد یک جامعه آسیب ها را بهتر بشناسند و بدانند که چگونه میتوانند از آن دور باشند (که وظیفه روانشناس آن جامعه است) جامعه سالم تر و رو به رشد تری خواهیم داشت.

مسئله زندان، طلاق، خودکشی از مسائلی هستند که با وجود یک روانشناس بالینی در بستر جامعه و در خانواده ها باعث میشود به درصد کم تری برسند و سلامت روان و روابط را در افراد یک جامعه به وجود بیاورد و روانشناس ها آموزگاران روان و رشد آن هستند و با تلاش آنها جامعه میتواند سلامت روان را بشناسد و به راه هایی که منجر به سلامت روان و آرامش فردی و اجتماعی میشود دست پیدا کند.مراجعین مشاورها غالباً مشکلات جدی در زندگی خود ندارند و بیشتر به دنبال حل مسألۀ سادۀ خود یا گرفتن راهنمایی هستند.

مشاور بیشتر به مراجع کمک میکند انتخابهای مناسبی داشته باشد اما اگر مراجع در گذشته انتخابهای اشتباه متعددی داشته است نیازمند تحلیل دقیق تر و ریشه یابی مسأله توسط روانشناس است.

مشاور کمتر به گذشته و ریشه یابی مسائل می پردازد.

مشاور نمی تواند اختلالات روانشناختی را درمان کند و این کار بیشتر در حیطۀ شغلی روانشناس و روانپزشک است.

عمدتاً مراجعان دو کلمه روانشناس و مشاور را به جای هم به کار می برند و بیشتر آنها چه به روانشناس مراجعه کنند چه به مشاور میگویند: «پیش مشاور می روم.» حتی گاهی خود روانشناسان و مشاوران هم این دو کلمه را به جای هم به کار می برند.به روانشناس مراجعه کنم یا مشاور؟

به طور خلاصه باید گفت اگر به راهنمایی و مشاوره دربارۀ یک موضوع مشخص _ بدون وجود مشکلات جدی در حال حاضر و گذشتۀ خود _  نیاز دارید، می توانید از مشاور کمک بگیرید. اما اگر مشکلی دارید که تا حدی جدی است و یا در گذشته هم کم و بیش وجود داشته و یا چندین مسأله و مشکل مختلف دارید، بهتر است به روانشناس مراجعه کنید.

به عبارت دیگر اگر زندگی عادی شما تحت تأثیر مشکل یا مشکلاتی قرار گرفته بهتر است به روانشناس مراجعه کنید اما اگر در روند زندگی عادی شما مشکلی وجود ندارد و فقط به دنبال حل یک مسألۀ جزئی هستید، مشاور می تواند به شما کمک کند.

جمع بندی و سخن پایانی

در این مطلب سعی کردم به طور مختصر به این سؤال پاسخ دهم که تفاوت روانشناس و مشاور چیست؟ و همانطور که گفته شد روانشناس در حل مشکلات جدی تر و اختلالات روانشناختی و مشاور در کمک به فرد در تصمیم گیری تبحر بیشتری دارد. البته هر دو رشته با هم همپوشی دارند و دروس مشترک زیادی در طول تحصیل دارند.

همپوشی این دو رشته به خصوص در کشور ما بیشتر به چشم می آید و فعالیت ها و پذیرش مراجع از طرف آن ها تفاوت زیادی با هم  ندارد. دو عنوان مشاور و روانشناس هم معمولاً به جای هم به کار برده می شوند! (هر چند چنین کاربردی غیر حرفه ای و غیر علمی است).

در انتها در صورتی که نیازمند به کمک حرفه ای هستید برای آن که بتوانید به فرد مناسبی مراجعه کنید، در انتخاب خود به تفاوت روانشناس و مشاور و تفاوت روانشناس و روانپزشک توجه کنید و پیشنهاد می کنم مقالۀ «ویژگی های یک روانشناس خوب» را مطالعه نیز فرمایید. در صورتی که درباره این مطلب سؤالی داشتید می توانید در بخش کامنت های همین مقاله مطرح کنید.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 115 تاريخ : يکشنبه 12 ارديبهشت 1400 ساعت: 3:27

روانشناس کیست و چه کمکی میتواند به ما میکند؟ روانشناس کسی است که اختلالات شناختی و رفتاری را مدیریت یا درمان می کند. حالا اختلال یعنی چی؟ افراط یا تفریط در هر فعالیتی که عملکرد روزانه ما را بر هم بزند اختلال نام دارد. امروزه یکی از بزرگترین معضلات انسانی شاید پس از برطرف کردن مراحل اولیه و نیازهای اولیه خود مثل خوراک، پوشاک و پس از آن امنیت، احساس نیاز به شناخت خود و رشد در این زمینه است. هر موجود انسانی که از هویت مستقل انسانی برخوردار است، به عنوان انسان نیاز مبری به شناخت خود و احساسات خود دارد.این که ما بدانیم چه کسی هستیم، چه چیزی میخواهیم و یا در این دنیا چه نقش و هدفی داریم و یا در سطحی ترین شکل خود، فقط بتوانیم احساساتمان را بشناسیم و در ارتباط با احساساتمان رشد را تجربه کنیم، یک نیاز انسانی است که در این شناخت نیاز به راهنمایی یک کلینیک روانشناسی داریم.

کسی که بتواند ما را از سرگردانی شناخت خودمان و این احساس که کلاً چه کسی هستیم و چه کاری باید انجام بدهیم نقش دارد، روانشناس است.

روانشناس کیست و چه کمکی میتواند به ما میکند؟

در موارد بسیار متفاوت یک مشاور روانشناس وظیفه درمان را به عهده دارد. درمان اختلالات شخصیتی و بیماری های روانی که دسته بندی مشخص خود را دارند نیز وظیفه یک روانشناس است که میتواند با تشخیص اولیه صحیح و پس از آن مبادرت در درمان مراجع را به سمت بهبود ببرد.مشاور روانشناس در زمینه مشاوره فردی و همچنین زوج یک وظیفه مهم دیگر را هم ایفا میکند، مشاور روانشناس میتواند با راهنمایی دقیق و مهم و بجا افراد را از گمراهی و یا سردرگمی دور کرده و یک راه مناسب و یا یک نگرش و بینش مناسب جلوی پای مراجع خود بگذارد.

مراجعی که همیشه یک بینش داشته و مسیله خود را سالهای سال از یک جهت دیده و هیچ راهی را نمیتواند برای بهبود مسئله خود پیدا کند، لازم است با مشاوره گرفتن از یک روانشناس با مهارت راه جدید تری را امتحان کند و یا بشناسد، که همان تغییر نگرش و ایجاد بینش جدید است. که به وسیله آن هر چند که مسئله هنوز در جای خود باقی است اما با تغییر نگرش یکباره بهبود پیدا میشود.که تنها یک روانشناس از پس آن بر میآید. روانشناسها با گذراندن دوره های درمانی و شناخت دوره هاو گذراندن واحد های درسی مربوطه، با این علم آشنا میشوند و به نوعی با میل قلبی و زمینه روانی که باعث میشود به درمان های روانی کشش پیدا کنند، به درمان مراجعین میپردازند.

همانطور که یک متخصص قلب و یا مغز میتواند فردی را از مرگ نجات دهد، یک روانشناس با مهارت میتواند افراد زیادی را از احساس گناه، افسردگی، میل به خودکشی و یا دیگر کشی، نجات دهند. در واقع وظیفه خطیر یک روانشناس بالینی در بهبود وضعیت اجتماع و یک شهر و یا یک جهان بسیار چشم گیر است.

یک اجتماع پیش از آنکه به آسیب رسیدگی کند باید فردی را در خود داشته باشد که آسیب ها را بشناسد و از پیدایش آن جلوگیری کند. هر چقدر افراد یک جامعه آسیب ها را بهتر بشناسند و بدانند که چگونه میتوانند از آن دور باشند (که وظیفه روانشناس آن جامعه است) جامعه سالم تر و رو به رشد تری خواهیم داشت.

مسئله زندان، طلاق، خودکشی از مسائلی هستند که با وجود یک روانشناس بالینی در بستر جامعه و در خانواده ها باعث میشود به درصد کم تری برسند و سلامت روان و روابط را در افراد یک جامعه به وجود بیاورد و روانشناس ها آموزگاران روان و رشد آن هستند و با تلاش آنها جامعه میتواند سلامت روان را بشناسد و به راه هایی که منجر به سلامت روان و آرامش فردی و اجتماعی میشود دست پیدا کند.مراجعین مشاورها غالباً مشکلات جدی در زندگی خود ندارند و بیشتر به دنبال حل مسألۀ سادۀ خود یا گرفتن راهنمایی هستند.

مشاور بیشتر به مراجع کمک میکند انتخابهای مناسبی داشته باشد اما اگر مراجع در گذشته انتخابهای اشتباه متعددی داشته است نیازمند تحلیل دقیق تر و ریشه یابی مسأله توسط روانشناس است.

مشاور کمتر به گذشته و ریشه یابی مسائل می پردازد.

مشاور نمی تواند اختلالات روانشناختی را درمان کند و این کار بیشتر در حیطۀ شغلی روانشناس و روانپزشک است.

عمدتاً مراجعان دو کلمه روانشناس و مشاور را به جای هم به کار می برند و بیشتر آنها چه به روانشناس مراجعه کنند چه به مشاور میگویند: «پیش مشاور می روم.» حتی گاهی خود روانشناسان و مشاوران هم این دو کلمه را به جای هم به کار می برند.به روانشناس مراجعه کنم یا مشاور؟

به طور خلاصه باید گفت اگر به راهنمایی و مشاوره دربارۀ یک موضوع مشخص _ بدون وجود مشکلات جدی در حال حاضر و گذشتۀ خود _  نیاز دارید، می توانید از مشاور کمک بگیرید. اما اگر مشکلی دارید که تا حدی جدی است و یا در گذشته هم کم و بیش وجود داشته و یا چندین مسأله و مشکل مختلف دارید، بهتر است به روانشناس مراجعه کنید.

به عبارت دیگر اگر زندگی عادی شما تحت تأثیر مشکل یا مشکلاتی قرار گرفته بهتر است به روانشناس مراجعه کنید اما اگر در روند زندگی عادی شما مشکلی وجود ندارد و فقط به دنبال حل یک مسألۀ جزئی هستید، مشاور می تواند به شما کمک کند.

جمع بندی و سخن پایانی

در این مطلب سعی کردم به طور مختصر به این سؤال پاسخ دهم که تفاوت روانشناس و مشاور چیست؟ و همانطور که گفته شد روانشناس در حل مشکلات جدی تر و اختلالات روانشناختی و مشاور در کمک به فرد در تصمیم گیری تبحر بیشتری دارد. البته هر دو رشته با هم همپوشی دارند و دروس مشترک زیادی در طول تحصیل دارند.

همپوشی این دو رشته به خصوص در کشور ما بیشتر به چشم می آید و فعالیت ها و پذیرش مراجع از طرف آن ها تفاوت زیادی با هم  ندارد. دو عنوان مشاور و روانشناس هم معمولاً به جای هم به کار برده می شوند! (هر چند چنین کاربردی غیر حرفه ای و غیر علمی است).

در انتها در صورتی که نیازمند به کمک حرفه ای هستید برای آن که بتوانید به فرد مناسبی مراجعه کنید، در انتخاب خود به تفاوت روانشناس و مشاور و تفاوت روانشناس و روانپزشک توجه کنید و پیشنهاد می کنم مقالۀ «ویژگی های یک روانشناس خوب» را مطالعه نیز فرمایید. در صورتی که درباره این مطلب سؤالی داشتید می توانید در بخش کامنت های همین مقاله مطرح کنید.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 120 تاريخ : يکشنبه 12 ارديبهشت 1400 ساعت: 3:27

روانشناس کیست و چه کمکی میتواند به ما میکند؟ روانشناس کسی است که اختلالات شناختی و رفتاری را مدیریت یا درمان می کند. حالا اختلال یعنی چی؟ افراط یا تفریط در هر فعالیتی که عملکرد روزانه ما را بر هم بزند اختلال نام دارد. امروزه یکی از بزرگترین معضلات انسانی شاید پس از برطرف کردن مراحل اولیه و نیازهای اولیه خود مثل خوراک، پوشاک و پس از آن امنیت، احساس نیاز به شناخت خود و رشد در این زمینه است. هر موجود انسانی که از هویت مستقل انسانی برخوردار است، به عنوان انسان نیاز مبری به شناخت خود و احساسات خود دارد.این که ما بدانیم چه کسی هستیم، چه چیزی میخواهیم و یا در این دنیا چه نقش و هدفی داریم و یا در سطحی ترین شکل خود، فقط بتوانیم احساساتمان را بشناسیم و در ارتباط با احساساتمان رشد را تجربه کنیم، یک نیاز انسانی است که در این شناخت نیاز به راهنمایی یک کلینیک روانشناسی داریم.

کسی که بتواند ما را از سرگردانی شناخت خودمان و این احساس که کلاً چه کسی هستیم و چه کاری باید انجام بدهیم نقش دارد، روانشناس است.

روانشناس کیست و چه کمکی میتواند به ما میکند؟

در موارد بسیار متفاوت یک مشاور روانشناس وظیفه درمان را به عهده دارد. درمان اختلالات شخصیتی و بیماری های روانی که دسته بندی مشخص خود را دارند نیز وظیفه یک روانشناس است که میتواند با تشخیص اولیه صحیح و پس از آن مبادرت در درمان مراجع را به سمت بهبود ببرد.مشاور روانشناس در زمینه مشاوره فردی و همچنین زوج یک وظیفه مهم دیگر را هم ایفا میکند، مشاور روانشناس میتواند با راهنمایی دقیق و مهم و بجا افراد را از گمراهی و یا سردرگمی دور کرده و یک راه مناسب و یا یک نگرش و بینش مناسب جلوی پای مراجع خود بگذارد.

مراجعی که همیشه یک بینش داشته و مسیله خود را سالهای سال از یک جهت دیده و هیچ راهی را نمیتواند برای بهبود مسئله خود پیدا کند، لازم است با مشاوره گرفتن از یک روانشناس با مهارت راه جدید تری را امتحان کند و یا بشناسد، که همان تغییر نگرش و ایجاد بینش جدید است. که به وسیله آن هر چند که مسئله هنوز در جای خود باقی است اما با تغییر نگرش یکباره بهبود پیدا میشود.که تنها یک روانشناس از پس آن بر میآید. روانشناسها با گذراندن دوره های درمانی و شناخت دوره هاو گذراندن واحد های درسی مربوطه، با این علم آشنا میشوند و به نوعی با میل قلبی و زمینه روانی که باعث میشود به درمان های روانی کشش پیدا کنند، به درمان مراجعین میپردازند.

همانطور که یک متخصص قلب و یا مغز میتواند فردی را از مرگ نجات دهد، یک روانشناس با مهارت میتواند افراد زیادی را از احساس گناه، افسردگی، میل به خودکشی و یا دیگر کشی، نجات دهند. در واقع وظیفه خطیر یک روانشناس بالینی در بهبود وضعیت اجتماع و یک شهر و یا یک جهان بسیار چشم گیر است.

یک اجتماع پیش از آنکه به آسیب رسیدگی کند باید فردی را در خود داشته باشد که آسیب ها را بشناسد و از پیدایش آن جلوگیری کند. هر چقدر افراد یک جامعه آسیب ها را بهتر بشناسند و بدانند که چگونه میتوانند از آن دور باشند (که وظیفه روانشناس آن جامعه است) جامعه سالم تر و رو به رشد تری خواهیم داشت.

مسئله زندان، طلاق، خودکشی از مسائلی هستند که با وجود یک روانشناس بالینی در بستر جامعه و در خانواده ها باعث میشود به درصد کم تری برسند و سلامت روان و روابط را در افراد یک جامعه به وجود بیاورد و روانشناس ها آموزگاران روان و رشد آن هستند و با تلاش آنها جامعه میتواند سلامت روان را بشناسد و به راه هایی که منجر به سلامت روان و آرامش فردی و اجتماعی میشود دست پیدا کند.مراجعین مشاورها غالباً مشکلات جدی در زندگی خود ندارند و بیشتر به دنبال حل مسألۀ سادۀ خود یا گرفتن راهنمایی هستند.

مشاور بیشتر به مراجع کمک میکند انتخابهای مناسبی داشته باشد اما اگر مراجع در گذشته انتخابهای اشتباه متعددی داشته است نیازمند تحلیل دقیق تر و ریشه یابی مسأله توسط روانشناس است.

مشاور کمتر به گذشته و ریشه یابی مسائل می پردازد.

مشاور نمی تواند اختلالات روانشناختی را درمان کند و این کار بیشتر در حیطۀ شغلی روانشناس و روانپزشک است.

عمدتاً مراجعان دو کلمه روانشناس و مشاور را به جای هم به کار می برند و بیشتر آنها چه به روانشناس مراجعه کنند چه به مشاور میگویند: «پیش مشاور می روم.» حتی گاهی خود روانشناسان و مشاوران هم این دو کلمه را به جای هم به کار می برند.به روانشناس مراجعه کنم یا مشاور؟

به طور خلاصه باید گفت اگر به راهنمایی و مشاوره دربارۀ یک موضوع مشخص _ بدون وجود مشکلات جدی در حال حاضر و گذشتۀ خود _  نیاز دارید، می توانید از مشاور کمک بگیرید. اما اگر مشکلی دارید که تا حدی جدی است و یا در گذشته هم کم و بیش وجود داشته و یا چندین مسأله و مشکل مختلف دارید، بهتر است به روانشناس مراجعه کنید.

به عبارت دیگر اگر زندگی عادی شما تحت تأثیر مشکل یا مشکلاتی قرار گرفته بهتر است به روانشناس مراجعه کنید اما اگر در روند زندگی عادی شما مشکلی وجود ندارد و فقط به دنبال حل یک مسألۀ جزئی هستید، مشاور می تواند به شما کمک کند.

جمع بندی و سخن پایانی

در این مطلب سعی کردم به طور مختصر به این سؤال پاسخ دهم که تفاوت روانشناس و مشاور چیست؟ و همانطور که گفته شد روانشناس در حل مشکلات جدی تر و اختلالات روانشناختی و مشاور در کمک به فرد در تصمیم گیری تبحر بیشتری دارد. البته هر دو رشته با هم همپوشی دارند و دروس مشترک زیادی در طول تحصیل دارند.

همپوشی این دو رشته به خصوص در کشور ما بیشتر به چشم می آید و فعالیت ها و پذیرش مراجع از طرف آن ها تفاوت زیادی با هم  ندارد. دو عنوان مشاور و روانشناس هم معمولاً به جای هم به کار برده می شوند! (هر چند چنین کاربردی غیر حرفه ای و غیر علمی است).

در انتها در صورتی که نیازمند به کمک حرفه ای هستید برای آن که بتوانید به فرد مناسبی مراجعه کنید، در انتخاب خود به تفاوت روانشناس و مشاور و تفاوت روانشناس و روانپزشک توجه کنید و پیشنهاد می کنم مقالۀ «ویژگی های یک روانشناس خوب» را مطالعه نیز فرمایید. در صورتی که درباره این مطلب سؤالی داشتید می توانید در بخش کامنت های همین مقاله مطرح کنید.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 107 تاريخ : يکشنبه 12 ارديبهشت 1400 ساعت: 3:27

روانشناس کیست و چه کمکی میتواند به ما میکند؟ روانشناس کسی است که اختلالات شناختی و رفتاری را مدیریت یا درمان می کند. حالا اختلال یعنی چی؟ افراط یا تفریط در هر فعالیتی که عملکرد روزانه ما را بر هم بزند اختلال نام دارد. امروزه یکی از بزرگترین معضلات انسانی شاید پس از برطرف کردن مراحل اولیه و نیازهای اولیه خود مثل خوراک، پوشاک و پس از آن امنیت، احساس نیاز به شناخت خود و رشد در این زمینه است. هر موجود انسانی که از هویت مستقل انسانی برخوردار است، به عنوان انسان نیاز مبری به شناخت خود و احساسات خود دارد.این که ما بدانیم چه کسی هستیم، چه چیزی میخواهیم و یا در این دنیا چه نقش و هدفی داریم و یا در سطحی ترین شکل خود، فقط بتوانیم احساساتمان را بشناسیم و در ارتباط با احساساتمان رشد را تجربه کنیم، یک نیاز انسانی است که در این شناخت نیاز به راهنمایی یک کلینیک روانشناسی داریم.

کسی که بتواند ما را از سرگردانی شناخت خودمان و این احساس که کلاً چه کسی هستیم و چه کاری باید انجام بدهیم نقش دارد، روانشناس است.

روانشناس کیست و چه کمکی میتواند به ما میکند؟

در موارد بسیار متفاوت یک مشاور روانشناس وظیفه درمان را به عهده دارد. درمان اختلالات شخصیتی و بیماری های روانی که دسته بندی مشخص خود را دارند نیز وظیفه یک روانشناس است که میتواند با تشخیص اولیه صحیح و پس از آن مبادرت در درمان مراجع را به سمت بهبود ببرد.مشاور روانشناس در زمینه مشاوره فردی و همچنین زوج یک وظیفه مهم دیگر را هم ایفا میکند، مشاور روانشناس میتواند با راهنمایی دقیق و مهم و بجا افراد را از گمراهی و یا سردرگمی دور کرده و یک راه مناسب و یا یک نگرش و بینش مناسب جلوی پای مراجع خود بگذارد.

مراجعی که همیشه یک بینش داشته و مسیله خود را سالهای سال از یک جهت دیده و هیچ راهی را نمیتواند برای بهبود مسئله خود پیدا کند، لازم است با مشاوره گرفتن از یک روانشناس با مهارت راه جدید تری را امتحان کند و یا بشناسد، که همان تغییر نگرش و ایجاد بینش جدید است. که به وسیله آن هر چند که مسئله هنوز در جای خود باقی است اما با تغییر نگرش یکباره بهبود پیدا میشود.که تنها یک روانشناس از پس آن بر میآید. روانشناسها با گذراندن دوره های درمانی و شناخت دوره هاو گذراندن واحد های درسی مربوطه، با این علم آشنا میشوند و به نوعی با میل قلبی و زمینه روانی که باعث میشود به درمان های روانی کشش پیدا کنند، به درمان مراجعین میپردازند.

همانطور که یک متخصص قلب و یا مغز میتواند فردی را از مرگ نجات دهد، یک روانشناس با مهارت میتواند افراد زیادی را از احساس گناه، افسردگی، میل به خودکشی و یا دیگر کشی، نجات دهند. در واقع وظیفه خطیر یک روانشناس بالینی در بهبود وضعیت اجتماع و یک شهر و یا یک جهان بسیار چشم گیر است.

یک اجتماع پیش از آنکه به آسیب رسیدگی کند باید فردی را در خود داشته باشد که آسیب ها را بشناسد و از پیدایش آن جلوگیری کند. هر چقدر افراد یک جامعه آسیب ها را بهتر بشناسند و بدانند که چگونه میتوانند از آن دور باشند (که وظیفه روانشناس آن جامعه است) جامعه سالم تر و رو به رشد تری خواهیم داشت.

مسئله زندان، طلاق، خودکشی از مسائلی هستند که با وجود یک روانشناس بالینی در بستر جامعه و در خانواده ها باعث میشود به درصد کم تری برسند و سلامت روان و روابط را در افراد یک جامعه به وجود بیاورد و روانشناس ها آموزگاران روان و رشد آن هستند و با تلاش آنها جامعه میتواند سلامت روان را بشناسد و به راه هایی که منجر به سلامت روان و آرامش فردی و اجتماعی میشود دست پیدا کند.مراجعین مشاورها غالباً مشکلات جدی در زندگی خود ندارند و بیشتر به دنبال حل مسألۀ سادۀ خود یا گرفتن راهنمایی هستند.

مشاور بیشتر به مراجع کمک میکند انتخابهای مناسبی داشته باشد اما اگر مراجع در گذشته انتخابهای اشتباه متعددی داشته است نیازمند تحلیل دقیق تر و ریشه یابی مسأله توسط روانشناس است.

مشاور کمتر به گذشته و ریشه یابی مسائل می پردازد.

مشاور نمی تواند اختلالات روانشناختی را درمان کند و این کار بیشتر در حیطۀ شغلی روانشناس و روانپزشک است.

عمدتاً مراجعان دو کلمه روانشناس و مشاور را به جای هم به کار می برند و بیشتر آنها چه به روانشناس مراجعه کنند چه به مشاور میگویند: «پیش مشاور می روم.» حتی گاهی خود روانشناسان و مشاوران هم این دو کلمه را به جای هم به کار می برند.به روانشناس مراجعه کنم یا مشاور؟

به طور خلاصه باید گفت اگر به راهنمایی و مشاوره دربارۀ یک موضوع مشخص _ بدون وجود مشکلات جدی در حال حاضر و گذشتۀ خود _  نیاز دارید، می توانید از مشاور کمک بگیرید. اما اگر مشکلی دارید که تا حدی جدی است و یا در گذشته هم کم و بیش وجود داشته و یا چندین مسأله و مشکل مختلف دارید، بهتر است به روانشناس مراجعه کنید.

به عبارت دیگر اگر زندگی عادی شما تحت تأثیر مشکل یا مشکلاتی قرار گرفته بهتر است به روانشناس مراجعه کنید اما اگر در روند زندگی عادی شما مشکلی وجود ندارد و فقط به دنبال حل یک مسألۀ جزئی هستید، مشاور می تواند به شما کمک کند.

جمع بندی و سخن پایانی

در این مطلب سعی کردم به طور مختصر به این سؤال پاسخ دهم که تفاوت روانشناس و مشاور چیست؟ و همانطور که گفته شد روانشناس در حل مشکلات جدی تر و اختلالات روانشناختی و مشاور در کمک به فرد در تصمیم گیری تبحر بیشتری دارد. البته هر دو رشته با هم همپوشی دارند و دروس مشترک زیادی در طول تحصیل دارند.

همپوشی این دو رشته به خصوص در کشور ما بیشتر به چشم می آید و فعالیت ها و پذیرش مراجع از طرف آن ها تفاوت زیادی با هم  ندارد. دو عنوان مشاور و روانشناس هم معمولاً به جای هم به کار برده می شوند! (هر چند چنین کاربردی غیر حرفه ای و غیر علمی است).

در انتها در صورتی که نیازمند به کمک حرفه ای هستید برای آن که بتوانید به فرد مناسبی مراجعه کنید، در انتخاب خود به تفاوت روانشناس و مشاور و تفاوت روانشناس و روانپزشک توجه کنید و پیشنهاد می کنم مقالۀ «ویژگی های یک روانشناس خوب» را مطالعه نیز فرمایید. در صورتی که درباره این مطلب سؤالی داشتید می توانید در بخش کامنت های همین مقاله مطرح کنید.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 113 تاريخ : يکشنبه 12 ارديبهشت 1400 ساعت: 3:27

شاید برایتان عجیب باشد اما چگونگی رفتار با همسر از جمله مسائلی است که به آموزش نیار دارد. همانطور که برای وارد شدن به زندگی مشترک باید آمادگی‌ و آگاهی‌های لازم را به دست آورید، لازم است تا برای موفقیت در زندگی مشترک و بهبود کیفیت روابط شیوه‌های درست رفتار با همسر را یاد بگیرید. رفتارهای درست سوءتفاههمات، اختلافات و مشکلات زوجین را در مسیر بهبود پیش می‌برد. بسیاری از شکست‌ها در زندگی مشترک بر اثر رفتارهای ناپخته‌ی زن و شوهر اتفاق می‌افتند. رفتارهای شما با همسرتان بر روی زندگی فرزندان و شکل‌گیری شخصیت آن‌ها تأثیر می‌گذارد. با رفتار‌های درست و به جا می‌توانید مدیریت زندگی مشترک را به دست بگیرید. با تغییر رفتار در یکی از زوجین رفتارهای دیگری نیز بهبود می‌یابد. پیشنهاد می‌کنیم برای حل مشکلات رفتاری خود و همسرتان از مشاوره پیش از ازدواج روانشناسی استفاده کنید.رفتار صحیح با همسر | به همسرتان احترام بگذارید

احترام یکی از مهم ترین اصول در موفقیت زندگی مشترک و ارتباط موثر میان زن و شوهر است. زنان و مردان تفاوت های مهمی با یکدیگر دارند ولی به طور کلی مردان به افتخار و احترام، و زنان به عشق و محبت نیاز دارند. احترام و برخورد صحیح زن و شوهر نسبت به یکدیگر باعث افزایش عشق و علاقه میان آن ها می‌شود. همچنین احترام و برخورد درست باعث افزایش اعتماد به نفس و حمایت میان همسران است. احترام نشان می‌دهد که زوجین یکدیگر را بدون قید و شرط دوست دارند و همواره از هم حمایت می‌کنند.

رفتار با همسر | نظرخواهی

در موارد حساس و مهم از همسرتان همفکری بخواهید و نظر او را بپرسید. البته منظور این نیست که بخواهید همسرتان به جای شما تصمیم بگیرد، بلکه در مواردی همچون مسائل مالی و تربیت بچه ها با یکدیگر مشورت کنید و با هم تصمیم بگیرید. نظر خواهی از همسر و شرکت دادن او در مسائل مهم زندگی احساس مهم بودن و ارزشمندی به او می‌دهد؛ در نتیجه انگیزه و امید بیشتری برای بهبود کیفیت زندگی مشترک دارد.

رفتار با همسر: تحسین و قدردانی از همسر

با تحسین کردن همسرتان در جمع، زندگی مشترک تان را به حد چشم گیری تقویت می‌کنید. البته منظور این نیست که در این مورد اغراق کرده و باعث خجالت او و کلافکی دیگران بشوید، بلکه بهتر است با گفتن ویژگی های خوب و موفقیت هایش، احساس غرور را در همسرتان تقویت کرده و نشان دهید که به او افتخار می‌کنید. اکثر مردان خیلی دوست دارند تا از آن‌ها تعریف و تمجید شود. اگر همسرتان کاری می‌کند که به دلتان می‌نشیند، آن را بیان کنید و به او بگویید که از این کار لذت برده اید. با تشویق و تحسین همسرتان به او نشان می‌دهید که تلاش هایش را میبینید و برای آن‌ها ارزش قائل هستید.

رفتار با همسر | به یکدیگر آرامش دهید

کار و شغل بخش بسیار مهمی در زندگی هر فرد محسوب می‌شود. هم مردان و هم زنان انرژی زیادی بر روی کار خود می‌گذارند و این کار باعث خستگی و فرسودگی آن ها می‌شود. همسران می‌توانند منبع انگیزه یکدیگر باشند و در هنگام خستگی یکدیگر را تسلی دهند. پس از یک روز پرکار و خسته کننده در کنار یکدیگر بنشینید و به جای شکایت کردن و دعواهای بیهوده سعی کنید از بودن در کنار یکدیگر لذت ببرید. در همین زمینه برای حل احتلافات زندگی مشترک می‌توانید به مقاله‌ی زوج درمانی و مشاوره ازدواج مراجعه کنید.

رفتار با همسر | حمایت و پشتیبانی

زن و شوهر تاثیر مستقیمی بر افکار و کارهای یکدیگر دارند. اگر همسرتان اهدافی دارد، از او حمایت کنید و کمکش کنید که به هدف هایش برسد هر چند که آن هدف‌ها از نظر شما بی‌ارزش باشند. این نکته را فراموش نکنید که رشد و پیشرفت همسر شما، باعث پیشرفت و افتخار شما نیز می‌شود و زندگی مشترک را به مسیر بهتری هدایت می‌کند.اشتباهات خود را بپذیرید

اشتباهات خود در مقابل همسرت را بپذیرید و از او عذر خواهی کنید. عذر خواهی کردن و پذیرش اشتباه هیچ گاه از غرور شما نمی‌کاهد بلکه شما را در نزد همسرتان عزیزتر می‌کند. چراکه او متوجه می‌شود برای احساساتش ارزش قائل هستید و با ناراحتی‌اش ناراحت می‌شوید. هیچ کس بی عیب و نقص نیست و همه ی افراد اشتباه می‌کنند اما مهم این است که پس از فهمیدن اشتباه بتوان با شجاعت عذرخواهی کرد و دلخوری ها را از بین برد. این کار نشان می‌دهد که شما اشتباه خود را قبول کرده‌اید و دیگر آن را تکرار نمی‌کنید.

همسرتان را همان‌طور که هست بپذیرید

هیچ انسانی کامل نیست و نباید توقع داشته باشید که همسرتان آنگونه که شما می‌خواهید باشد. توقع نداشته باشید که همسرتان همیشه بدون عیب باشد و کار درست را انجام دهد. او را همان گونه که هست بپذیرید و دوست داشته باشید. توقع تغییر همسر تنها خودتان را آزرده‌تر می‌کند و اتلاف انرژی است. این اندیشه کمک می‌کند تا بهتر با رفتارهای همسرتان کنار بیایید و با او سازگار شوید. توجه خود را بر ویژگی‌ها و صفات خوب او متمرکز کنید. بعد از مدتی متوجه خواهید شد که همسرتان در برخورد با شما بیشتر صفات و ویژگی‌های خوبش را نمایان می‌کند. همچنین هرگز نباید به امید تغییر همسر بعد از ازدواج مشکلات و اختلافات را نادیده می‌گرفتید. در این زمینه می‌توانید مقاله‌ی تغییر همسر بعد از ازدواج را مطالعه کنید.

احترام به عقاید همسر

مسلما می‌دانید که انسان ها تفاوت‌های بی‌شماری با یکدیگر دارند و طبیعی است که عقاید دو نفر شبیه به هم نباشد. در صورتی که همسرتان عقیده ای مخالف با شما دارد، او را مسخره و یا سرزنش نکنید. این کار یا موجب دعوا و دلخوری می‌شود و یا باعث می‌شود همسرتان همیشه در مقابل شما سکوت کند و دیگر نظرات و عقاید خود را با شما مطرح نکند. گاهی مسائل مهمی را که ذهنش درگیر آن‌ها می‌شود با شما در میان نمی‌گذارد و این موضوع به مرور سبب سردی روابط و دوری زوج‌ها از یکدیگر می‌شود. به عقاید و نظرات همسرتان احترام بگذارید و اجازه دهید که با خیال راحت در کنار شما صحبت کند. حتی اگر آن‌ها را قبول ندارید همواره گوش شنوای او باشید.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 132 تاريخ : جمعه 10 ارديبهشت 1400 ساعت: 6:42

شاید برایتان عجیب باشد اما چگونگی رفتار با همسر از جمله مسائلی است که به آموزش نیار دارد. همانطور که برای وارد شدن به زندگی مشترک باید آمادگی‌ و آگاهی‌های لازم را به دست آورید، لازم است تا برای موفقیت در زندگی مشترک و بهبود کیفیت روابط شیوه‌های درست رفتار با همسر را یاد بگیرید. رفتارهای درست سوءتفاههمات، اختلافات و مشکلات زوجین را در مسیر بهبود پیش می‌برد. بسیاری از شکست‌ها در زندگی مشترک بر اثر رفتارهای ناپخته‌ی زن و شوهر اتفاق می‌افتند. رفتارهای شما با همسرتان بر روی زندگی فرزندان و شکل‌گیری شخصیت آن‌ها تأثیر می‌گذارد. با رفتار‌های درست و به جا می‌توانید مدیریت زندگی مشترک را به دست بگیرید. با تغییر رفتار در یکی از زوجین رفتارهای دیگری نیز بهبود می‌یابد. پیشنهاد می‌کنیم برای حل مشکلات رفتاری خود و همسرتان از مشاوره پیش از ازدواج روانشناسی استفاده کنید.رفتار صحیح با همسر | به همسرتان احترام بگذارید

احترام یکی از مهم ترین اصول در موفقیت زندگی مشترک و ارتباط موثر میان زن و شوهر است. زنان و مردان تفاوت های مهمی با یکدیگر دارند ولی به طور کلی مردان به افتخار و احترام، و زنان به عشق و محبت نیاز دارند. احترام و برخورد صحیح زن و شوهر نسبت به یکدیگر باعث افزایش عشق و علاقه میان آن ها می‌شود. همچنین احترام و برخورد درست باعث افزایش اعتماد به نفس و حمایت میان همسران است. احترام نشان می‌دهد که زوجین یکدیگر را بدون قید و شرط دوست دارند و همواره از هم حمایت می‌کنند.

رفتار با همسر | نظرخواهی

در موارد حساس و مهم از همسرتان همفکری بخواهید و نظر او را بپرسید. البته منظور این نیست که بخواهید همسرتان به جای شما تصمیم بگیرد، بلکه در مواردی همچون مسائل مالی و تربیت بچه ها با یکدیگر مشورت کنید و با هم تصمیم بگیرید. نظر خواهی از همسر و شرکت دادن او در مسائل مهم زندگی احساس مهم بودن و ارزشمندی به او می‌دهد؛ در نتیجه انگیزه و امید بیشتری برای بهبود کیفیت زندگی مشترک دارد.

رفتار با همسر: تحسین و قدردانی از همسر

با تحسین کردن همسرتان در جمع، زندگی مشترک تان را به حد چشم گیری تقویت می‌کنید. البته منظور این نیست که در این مورد اغراق کرده و باعث خجالت او و کلافکی دیگران بشوید، بلکه بهتر است با گفتن ویژگی های خوب و موفقیت هایش، احساس غرور را در همسرتان تقویت کرده و نشان دهید که به او افتخار می‌کنید. اکثر مردان خیلی دوست دارند تا از آن‌ها تعریف و تمجید شود. اگر همسرتان کاری می‌کند که به دلتان می‌نشیند، آن را بیان کنید و به او بگویید که از این کار لذت برده اید. با تشویق و تحسین همسرتان به او نشان می‌دهید که تلاش هایش را میبینید و برای آن‌ها ارزش قائل هستید.

رفتار با همسر | به یکدیگر آرامش دهید

کار و شغل بخش بسیار مهمی در زندگی هر فرد محسوب می‌شود. هم مردان و هم زنان انرژی زیادی بر روی کار خود می‌گذارند و این کار باعث خستگی و فرسودگی آن ها می‌شود. همسران می‌توانند منبع انگیزه یکدیگر باشند و در هنگام خستگی یکدیگر را تسلی دهند. پس از یک روز پرکار و خسته کننده در کنار یکدیگر بنشینید و به جای شکایت کردن و دعواهای بیهوده سعی کنید از بودن در کنار یکدیگر لذت ببرید. در همین زمینه برای حل احتلافات زندگی مشترک می‌توانید به مقاله‌ی زوج درمانی و مشاوره ازدواج مراجعه کنید.

رفتار با همسر | حمایت و پشتیبانی

زن و شوهر تاثیر مستقیمی بر افکار و کارهای یکدیگر دارند. اگر همسرتان اهدافی دارد، از او حمایت کنید و کمکش کنید که به هدف هایش برسد هر چند که آن هدف‌ها از نظر شما بی‌ارزش باشند. این نکته را فراموش نکنید که رشد و پیشرفت همسر شما، باعث پیشرفت و افتخار شما نیز می‌شود و زندگی مشترک را به مسیر بهتری هدایت می‌کند.اشتباهات خود را بپذیرید

اشتباهات خود در مقابل همسرت را بپذیرید و از او عذر خواهی کنید. عذر خواهی کردن و پذیرش اشتباه هیچ گاه از غرور شما نمی‌کاهد بلکه شما را در نزد همسرتان عزیزتر می‌کند. چراکه او متوجه می‌شود برای احساساتش ارزش قائل هستید و با ناراحتی‌اش ناراحت می‌شوید. هیچ کس بی عیب و نقص نیست و همه ی افراد اشتباه می‌کنند اما مهم این است که پس از فهمیدن اشتباه بتوان با شجاعت عذرخواهی کرد و دلخوری ها را از بین برد. این کار نشان می‌دهد که شما اشتباه خود را قبول کرده‌اید و دیگر آن را تکرار نمی‌کنید.

همسرتان را همان‌طور که هست بپذیرید

هیچ انسانی کامل نیست و نباید توقع داشته باشید که همسرتان آنگونه که شما می‌خواهید باشد. توقع نداشته باشید که همسرتان همیشه بدون عیب باشد و کار درست را انجام دهد. او را همان گونه که هست بپذیرید و دوست داشته باشید. توقع تغییر همسر تنها خودتان را آزرده‌تر می‌کند و اتلاف انرژی است. این اندیشه کمک می‌کند تا بهتر با رفتارهای همسرتان کنار بیایید و با او سازگار شوید. توجه خود را بر ویژگی‌ها و صفات خوب او متمرکز کنید. بعد از مدتی متوجه خواهید شد که همسرتان در برخورد با شما بیشتر صفات و ویژگی‌های خوبش را نمایان می‌کند. همچنین هرگز نباید به امید تغییر همسر بعد از ازدواج مشکلات و اختلافات را نادیده می‌گرفتید. در این زمینه می‌توانید مقاله‌ی تغییر همسر بعد از ازدواج را مطالعه کنید.

احترام به عقاید همسر

مسلما می‌دانید که انسان ها تفاوت‌های بی‌شماری با یکدیگر دارند و طبیعی است که عقاید دو نفر شبیه به هم نباشد. در صورتی که همسرتان عقیده ای مخالف با شما دارد، او را مسخره و یا سرزنش نکنید. این کار یا موجب دعوا و دلخوری می‌شود و یا باعث می‌شود همسرتان همیشه در مقابل شما سکوت کند و دیگر نظرات و عقاید خود را با شما مطرح نکند. گاهی مسائل مهمی را که ذهنش درگیر آن‌ها می‌شود با شما در میان نمی‌گذارد و این موضوع به مرور سبب سردی روابط و دوری زوج‌ها از یکدیگر می‌شود. به عقاید و نظرات همسرتان احترام بگذارید و اجازه دهید که با خیال راحت در کنار شما صحبت کند. حتی اگر آن‌ها را قبول ندارید همواره گوش شنوای او باشید.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 131 تاريخ : جمعه 10 ارديبهشت 1400 ساعت: 6:42

شاید برایتان عجیب باشد اما چگونگی رفتار با همسر از جمله مسائلی است که به آموزش نیار دارد. همانطور که برای وارد شدن به زندگی مشترک باید آمادگی‌ و آگاهی‌های لازم را به دست آورید، لازم است تا برای موفقیت در زندگی مشترک و بهبود کیفیت روابط شیوه‌های درست رفتار با همسر را یاد بگیرید. رفتارهای درست سوءتفاههمات، اختلافات و مشکلات زوجین را در مسیر بهبود پیش می‌برد. بسیاری از شکست‌ها در زندگی مشترک بر اثر رفتارهای ناپخته‌ی زن و شوهر اتفاق می‌افتند. رفتارهای شما با همسرتان بر روی زندگی فرزندان و شکل‌گیری شخصیت آن‌ها تأثیر می‌گذارد. با رفتار‌های درست و به جا می‌توانید مدیریت زندگی مشترک را به دست بگیرید. با تغییر رفتار در یکی از زوجین رفتارهای دیگری نیز بهبود می‌یابد. پیشنهاد می‌کنیم برای حل مشکلات رفتاری خود و همسرتان از مشاوره پیش از ازدواج روانشناسی استفاده کنید.رفتار صحیح با همسر | به همسرتان احترام بگذارید

احترام یکی از مهم ترین اصول در موفقیت زندگی مشترک و ارتباط موثر میان زن و شوهر است. زنان و مردان تفاوت های مهمی با یکدیگر دارند ولی به طور کلی مردان به افتخار و احترام، و زنان به عشق و محبت نیاز دارند. احترام و برخورد صحیح زن و شوهر نسبت به یکدیگر باعث افزایش عشق و علاقه میان آن ها می‌شود. همچنین احترام و برخورد درست باعث افزایش اعتماد به نفس و حمایت میان همسران است. احترام نشان می‌دهد که زوجین یکدیگر را بدون قید و شرط دوست دارند و همواره از هم حمایت می‌کنند.

رفتار با همسر | نظرخواهی

در موارد حساس و مهم از همسرتان همفکری بخواهید و نظر او را بپرسید. البته منظور این نیست که بخواهید همسرتان به جای شما تصمیم بگیرد، بلکه در مواردی همچون مسائل مالی و تربیت بچه ها با یکدیگر مشورت کنید و با هم تصمیم بگیرید. نظر خواهی از همسر و شرکت دادن او در مسائل مهم زندگی احساس مهم بودن و ارزشمندی به او می‌دهد؛ در نتیجه انگیزه و امید بیشتری برای بهبود کیفیت زندگی مشترک دارد.

رفتار با همسر: تحسین و قدردانی از همسر

با تحسین کردن همسرتان در جمع، زندگی مشترک تان را به حد چشم گیری تقویت می‌کنید. البته منظور این نیست که در این مورد اغراق کرده و باعث خجالت او و کلافکی دیگران بشوید، بلکه بهتر است با گفتن ویژگی های خوب و موفقیت هایش، احساس غرور را در همسرتان تقویت کرده و نشان دهید که به او افتخار می‌کنید. اکثر مردان خیلی دوست دارند تا از آن‌ها تعریف و تمجید شود. اگر همسرتان کاری می‌کند که به دلتان می‌نشیند، آن را بیان کنید و به او بگویید که از این کار لذت برده اید. با تشویق و تحسین همسرتان به او نشان می‌دهید که تلاش هایش را میبینید و برای آن‌ها ارزش قائل هستید.

رفتار با همسر | به یکدیگر آرامش دهید

کار و شغل بخش بسیار مهمی در زندگی هر فرد محسوب می‌شود. هم مردان و هم زنان انرژی زیادی بر روی کار خود می‌گذارند و این کار باعث خستگی و فرسودگی آن ها می‌شود. همسران می‌توانند منبع انگیزه یکدیگر باشند و در هنگام خستگی یکدیگر را تسلی دهند. پس از یک روز پرکار و خسته کننده در کنار یکدیگر بنشینید و به جای شکایت کردن و دعواهای بیهوده سعی کنید از بودن در کنار یکدیگر لذت ببرید. در همین زمینه برای حل احتلافات زندگی مشترک می‌توانید به مقاله‌ی زوج درمانی و مشاوره ازدواج مراجعه کنید.

رفتار با همسر | حمایت و پشتیبانی

زن و شوهر تاثیر مستقیمی بر افکار و کارهای یکدیگر دارند. اگر همسرتان اهدافی دارد، از او حمایت کنید و کمکش کنید که به هدف هایش برسد هر چند که آن هدف‌ها از نظر شما بی‌ارزش باشند. این نکته را فراموش نکنید که رشد و پیشرفت همسر شما، باعث پیشرفت و افتخار شما نیز می‌شود و زندگی مشترک را به مسیر بهتری هدایت می‌کند.اشتباهات خود را بپذیرید

اشتباهات خود در مقابل همسرت را بپذیرید و از او عذر خواهی کنید. عذر خواهی کردن و پذیرش اشتباه هیچ گاه از غرور شما نمی‌کاهد بلکه شما را در نزد همسرتان عزیزتر می‌کند. چراکه او متوجه می‌شود برای احساساتش ارزش قائل هستید و با ناراحتی‌اش ناراحت می‌شوید. هیچ کس بی عیب و نقص نیست و همه ی افراد اشتباه می‌کنند اما مهم این است که پس از فهمیدن اشتباه بتوان با شجاعت عذرخواهی کرد و دلخوری ها را از بین برد. این کار نشان می‌دهد که شما اشتباه خود را قبول کرده‌اید و دیگر آن را تکرار نمی‌کنید.

همسرتان را همان‌طور که هست بپذیرید

هیچ انسانی کامل نیست و نباید توقع داشته باشید که همسرتان آنگونه که شما می‌خواهید باشد. توقع نداشته باشید که همسرتان همیشه بدون عیب باشد و کار درست را انجام دهد. او را همان گونه که هست بپذیرید و دوست داشته باشید. توقع تغییر همسر تنها خودتان را آزرده‌تر می‌کند و اتلاف انرژی است. این اندیشه کمک می‌کند تا بهتر با رفتارهای همسرتان کنار بیایید و با او سازگار شوید. توجه خود را بر ویژگی‌ها و صفات خوب او متمرکز کنید. بعد از مدتی متوجه خواهید شد که همسرتان در برخورد با شما بیشتر صفات و ویژگی‌های خوبش را نمایان می‌کند. همچنین هرگز نباید به امید تغییر همسر بعد از ازدواج مشکلات و اختلافات را نادیده می‌گرفتید. در این زمینه می‌توانید مقاله‌ی تغییر همسر بعد از ازدواج را مطالعه کنید.

احترام به عقاید همسر

مسلما می‌دانید که انسان ها تفاوت‌های بی‌شماری با یکدیگر دارند و طبیعی است که عقاید دو نفر شبیه به هم نباشد. در صورتی که همسرتان عقیده ای مخالف با شما دارد، او را مسخره و یا سرزنش نکنید. این کار یا موجب دعوا و دلخوری می‌شود و یا باعث می‌شود همسرتان همیشه در مقابل شما سکوت کند و دیگر نظرات و عقاید خود را با شما مطرح نکند. گاهی مسائل مهمی را که ذهنش درگیر آن‌ها می‌شود با شما در میان نمی‌گذارد و این موضوع به مرور سبب سردی روابط و دوری زوج‌ها از یکدیگر می‌شود. به عقاید و نظرات همسرتان احترام بگذارید و اجازه دهید که با خیال راحت در کنار شما صحبت کند. حتی اگر آن‌ها را قبول ندارید همواره گوش شنوای او باشید.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 129 تاريخ : جمعه 10 ارديبهشت 1400 ساعت: 6:42

دوران آشنایی قبل از ازدواج دارای مزایای زیادی است که به شناخت فرد مقابل کمک می‌کند ولی برخی اشتباهات در دوستی می‌تواند در مراحل بعد از ازدواج برایتان مشکل ساز شود. چه بسا افرادی که به دلیل غفلت و ناآگاهی از رویاهای خود، ازدواج‌شان به کابوسی دردناک تبدیل شده و طلاق در همان ماه‌های ابتدایی گریبان گیرشان شده است. اگر در ایام اولیه آشنایی و دوستی خود با شخصی هستید، توصیه می‌شود حتما برای ادامه رابطه خود و رسیدن به یک شناخت پیش از ازدواج، تنها به دانسته‌های خود اکتفا نکرده و برای مشورت از دانسته‌های یک مشاور ازدواج نیز بهره مند شوید. در کنار آن سعی کنید به بررسی همه جوانب بپردازید و با تصمیم گیری از روی عقل و منطق در راستای یک زندگی بهتر تلاش کنید. در ادامه به اشتباهات در دوستی های پیش از ازدواج اشاره کرده‌ایم پس همراه ما باشید.اشتباهات رایج در آشنایی قبل از ازدواج که حتما به مشاوره پیش از ازدواج باید برن و مشکلات خود را حل کنن.

دوستی های قبل ازدواج در صورتی که با اطلاع خانواده‌ها و با هدف شناخت بیشتر باشد فواید بسیار زیادی خواهد داشت. با این حال برخی از افراد از این زمان طلایی برای شناخت و انتخاب همسر آینده خود به خوبی بهره نمی‌گیرند و ممکن است دچار اشتباهاتی شوند. در ادامه 11 اشتباه رایج که اکثر افراد در زمان آشنایی مرتکب می‌شوند بررسی می‌کنیم.

برای آگاهی بیشتر در زمینه دوستی های قبل از ازدواج کلیک کنید.

1- آغاز رابطه رومانتیک پیش از شناخت کافییکی از اشتباهات بزرگ در زمان دوستی و قبل از جدی شدن رابطه، عدم شناخت کافی از طرف مقابل است. شروع رابطه عاشقانه بدون شناخت کافی، فرصت کشف بسیاری از مسائل مهم برای انتخاب شریک زندگی‌تان را از شما می‌گیرد. در واقع چون می‌ترسید که ارتباط عاشقانه‌تان با مشکل مواجه شود، خودتان را گول می‌زنید. پس زمانی که بدون شناخت کافی، احساسات‌تان درگیر شود، شنیدن فریادهای عقل سخت خواهد شد.

برای شناخت بیشتر در زمینه شروع رابطه عاشقانه کلیک کنید.

2- نادیده گرفتن نشانه های هشداردهنده مشکلات بالقوه

یکی دیگر از اشتباهات آشنایی قبل از ازدواج چشم پوشی آگاهانه یا نا آگاهانه از اشتباهات طرف مقابل می‌باشد. از اشتباهات دوستی های قبل از ازدواج می‌توان به کم اهمیت جلوه دادن مسائل مهم، توجیه کردن اشتباهات طرف مقابل یا منطقی جلوه دادن کارهای او و انکار وجود مشکلات اشاره کرد. به طور مثال هنگامی که فرد اعتیاد دارد با خود می‌گوییم که اشکالی ندارد به خاطر فشار کاری زیادی که تحمل می‌کند مواد مصرف می‌کند و بعد از ازدواج در کنار من آن را کنار خواهد گذاشت!

3- چشم پوشی از باورها و ارزش های خود

وقتی می‌خواهید با کسی ازدواج کنید باید بتوانید به راحتی و بدون نگرانی باورها، نگرش‌ها و عقاید خود را با او در میان بگذارید. اما آگاهی از اینکه برخی از ارزش‌ها و نگرش‌هایتان با فرد مقابل همخوانی ندارد، ممکن است باعث شود که برای رسیدن به او عقاید خود را رها کنید. شاید برای مدت کوتاهی بتوانید از هویت واقعی خودتان چشم بپوشانید؛ ولی در درازمدت به خود واقعی‌تان بازمی‌گردید و اینجاست که بحث و جدل‌ها آغاز می‌شود. البته تفاوت در ارزش‌ها به خودی خود مشکل آفرین نیست، دردسر زمانی شروع می‌شود که به باورها و ارزش‌های یکدیگر احترام نگذارید.

4- دست برداشتن از علایق و فعالیت های خودسازش‌های عجولانه‌ای که گاهی در مورد فعالیت‌ها و علایق فرد رخ می‌دهد، یکی دیگر از اشتباهات دوستی قبل از ازدواج است. به عنوان مثال ممکن است از شغل خود بیرون بیایید و زنی خانه دار شوید یا از رفت و آمد با دوستان خودتان دست بکشید. هر شخصی علایق منحصر به خودش را دارد که بخشی از وجود اوست پس دست کشیدن از خواسته‌ها در طولانی مدت از لحاظ روانی آسیب رسان می‌باشد.

5- تسلیم نیازهای جنسی شدن

تلاش برای ارضای نیاز جنسی یکی از انگیزه‌های آشنایی‌های قبل از ازدواج می‌باشد، در صورتی که انگیزه های ازدواج به خوبی مدیریت نشود، ممکن است به ازدواجی اشتباه ختم شود. در واقع برخی از افراد به دلیل برطرف کردن نیاز جنسی خود به سرعت به سمت ازدواج حرکت می‌کنند؛ پس اگر نتوانید خود را از جاذبه جنسی رها کنید، احتمال این که در دام یک ازدواج ناموفق بیافتید، زیاد است. رابطه جنسی قبل از ازدواج دارای ابعاد مختلفی است که هر کسی باید قبل از انجام آن به تمام جوانب آن بیاندیشد.

برای اطلاع بیشتر در زمینه رابطه جنسی قبل از ازدواج کلیک کنید.

6- نادیده گرفتن شک و تردیدهای خود

بسیاری از افراد شک‌ها و تردیدهایشان را نسبت به ازدواج نادیده گرفته و با همین دودلی رابطه را ادامه می‌دهند. بی توجهی به احساسات درونی و تردیدهایتان مسلما اشتباه است. پس تا زمانی که شک و تردید خود را برطرف نکرده‌اید نباید ازدواج کنید. بهتر است به رابطه خودتان زمان بدهید تا بتوانید به شناخت بهتری از فرد مقابل خود برسید.

برای اطلاع بیشتر در زمینه شناخت پیش از ازدواج کلیک کنید.

7- امید به تغییر همسر از اشتباهات رایج در آشنایی قبل ازدواج

یکی از اشتباهات رایج در دوران دوستی، باور به تغییر همسر بعد از ازدواج است. این افراد به قدرت عشق، توجه و تلاش‌شان اعتماد کرده و بر این باورند که می‌توانند همسرشان را در زندگی مشترک تغییر دهند. ولی باید بدانید که شما نمی‌توانید هیچ کس را به غیر از خودتان تغییر دهید مگر اینکه طرف مقابل‌تان نیز خواهان تغییر باشد.

برای شناخت بیشتر در زمینه تغییر همسر بعد از ازدواج کلیک کنید.

8- باور به این که بعد از ازدواج مشکلات و اختلاف نظرها کم می شود

برخی از افراد گمان می‌کنند که مسائل و مشکلاتی که در دوران آشنایی داشتند بعد از ازدواج به خودی خود رفع خواهند شد اما لازم است به این نکته توجه داشته باشید که بعد از ازدواج تمامی مشکلاتی که در زمان آشنایی و دوستی قبل از ازدواج وجود داشت نه تنها باقی می‌مانند بلکه ممکن است بسیار شدیدتر نیز خود را نشان دهند چون قبل از ازدواج معمولا افراد از مسائل و مشکلات چشم پوشی می‌کنند تا به معشوق خود برسند ولی بعد از ازدواج تمام آن مشکلات شدت پیدا می‌کنند.

9- طولانی شدن زمان دوستی از اشتباهات در آشنایی قبل از ازدواج

در فرآیند آشنایی و دوستی‌های قبل از ازدواج افراد در تلاش‌اند تا تنها نکات و جنبه‌های مثبت خود را بیان کنند و وجوه مثبت خود را نمایش دهند. اما بعد از ازدواج زمانی که چهرۀ واقعی فرد و جنبه‌های منفی او آشکار شود، ممکن است دچار یک ناباوری شوید و تمام تصوراتی که از او در ذهنتان ساخته بودید به یکباره نابود می‌شود. مسلما تجربه سختی است که با ناامیدی فراگیر همراه است. همچنین هنگامی که این دوستی‌ها طولانی می‌شوند افراد انگیزه‌های خود را برای ازدواج از دست بدهند.

برای آشنایی بیشتر در زمینه انگیزه ازدواج کلیک کنید.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 132 تاريخ : چهارشنبه 8 ارديبهشت 1400 ساعت: 1:47

تحول روابط میان زن و شوهر،در دهه‌های اخیر، قابل تردید نیست. برخی، تحولات موجود را، از آن رو که به افزایش ناسازگاری‌ها و فزونی‌ طلاق انجامیده است نگران کننده ارزیابی می‌کنند و برخی آن را ناشی از تغییراتی می‌دانند که در روند توسعه‌ی اجتماعی و دستیابی به نقطه‌ی تعادل جدید، اجتناب‌ناپذیر و گاه مطلوب می‌نماید. در بعضی مواقع زن و شوهر به مشاوره طلاق میرسند به دلیل مشکلات زیاد ولی بهتر است به یک مشاوره خانواده بروند تا به مشکلات زیادی روبه رو باشند. نگاه نقادانه به این تحولات و بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر آن، از دو جنبه حائز اهمیت است؛ هم به لحاظ تبیین مسئولیت‌های فردی زن و مرد به عنوان دو رکن پیوند خانواگی و هم به لحاظ تبیین مسئولیت نهادهای اجتماعی؛ اما در ابتدا، لازم است به تبیین موضوع بحث و زوایای آن پرداخته شود

تبین موضوع و دامنه‌ی بحث

وقتی سخن از روابط زوجین به میان می‌آید، غالباً تصویری از تفاهم و سازگاری و یا اختلاف و ناسازگاری ارائه می‌گردد و بنابراین موضوع بحث، بررسی میزان سازگاری یا ناسازگاری زوجین و تحولات آن خواهد بود؛ اما به نظر می‌رسد روابط زوجین در گستره‌ای فراتر از موضوع سازگاری قابل بحث باشد. اگر نقطه‌ آرمانی در روابط زناشویی را رابطه‌ای بدانیم که نتیجه‌ آن از یک سو آرامش روانی و احساس ارزشمندی و از سوی دیگر کارآمدی هر یک از زوجین در کارکردهای مورد انتظار از آنان باشد و البته آرامش و کارآمدی را نیز بر اساس آموزه‌های دینی تفسیر کنیم، می‌توان این رابطه را فراتر از سازگاری در نظرگرفت. چون سازگاری زوجین ضرورتاً نشانگر کار‌آیی آنان در تمام عرصه‌ها نیست به طور مثال اگر زن و شوهر برای نداشتن فرزند و یا قطع ارتباط با خویشان به توافق رسیده باشند، گرچه سازگاری میان آنان برقرار است؛ اما این رابطه به گونه‌ای پویا نبوده است که زمینه‌ کارآیی زن و شوهر را به عنوان ارکان خانواده در برابر طایفه و جامعه فراهم آورد. از نگاه ما سازگاری زناشویی گرچه پیش‌نیاز ضروری خانواده کارآمد است اما نمی‌تواند ملاکی تام برای ارزش‌گذاری بر روابط زن و شوهری باشد و باید سازگاری را با محوریت « تعاون بر تقوا» ملاکی مهم و اساسی شمرد

از آنچه گفته شد می‌توان دریافت که نقطه مطلوب، و به تبع آن دامنه‌ی بحث از روابط زن و شوهری، روابطی است که بتواند استعدادهای هر یک از زوجین را بارور نماید، درک متقابل، نشاط و شادکامی و تعادل روانی آنان را ارتقاء بخشد و کارکردهای هر یک از آنان را، از جمله در ارتباط با فرزندان، والدین، خانواده یکدیگر و جامعه تقویت نماید

پس از این توضیح می‌توان حوزه بحث را به چند بخش تقسیم نمود؛ 1- مسائل و مشکلات 2- علل و عوامل3- چالش‌ها و امیدها 4- بایسته‌ها و رویکردها

از آنجا که در دست داشتن تصویری از رابطه زناشویی مورد نظر اسلام که از آموزه‌های وحیانی بدست می‌آید مقدمة لازم برای تحلیل و قضاوت در مورد واقعیت‌های موجود و تحولات پیش روست، با توجه به لزوم اختصار در بحث سعی می کنیم ضمن بررسی مسائل و مشکلات، اشاره‌ای گذرا به آموزه‌های دینی در موارد مورد نیاز نیز داشته باشیم

1ـ مشکلات  موجود در روابط زن و شوهر

1ـ1 مشکلات جسمی

 در برخی موارد، ناسازگاری‌ها و ناکامی‌ها در روابط زناشویی به نقص جسمانی برمی گردد. عقیم بودن یکی از زوجین را می‌توان از زمینه‌های ناسازگاری و احساس نارضایتی دانست. آموزه‌های دینی، فرزندآوری را از کارکردهای مهم ازدواج و باروری را از ویژگی‌های مثبت برشمرده‌اند. به گفته برخی مسئولان، میزان ناباروری در جهان، 15 درصد است؛ اما ناباروری در ایران از معدل جهانی بالاتر است و نزدیک به 5/2 میلیون زوج نابارور در ایران زندگی می‌کنند.20درصد ناباروری‌‌ها مربوط به مردان است و هزینه‌ی درمان هر سیکل ناباروری در حدود 5/2 میلیون تومان است.  افزایش آلاینده های شیمیایی به ویژه در کلان شهرها از عوامل افزایش نازایی در سال‌های اخیر است. هرچند دستگاه‌های تبلیغاتی کوشیده‌اند تا به منظور ایجاد آرامش در این خانواده‌ها، اهمیت فرزندآوری را کم جلوه دهند، اما واقعیت آن است که فقدان فرزند، علاوه بر آن‌که در کاهش نشاط و شادکامی زن و شوهر بسیار موثر است، احتمال جدایی را تا حدود زیادی افزایش می‌دهد. اهمیت فرزند‌ در جامعه‌ی اسلامی که فرزند صالح را از باقیات صالحات می‌شمارد، اهمیتی افزون می‌یابد. در گذشته ناباروری به میزان کمتری زمینه‌ساز ناسازگاری و جدایی بود. به این دلیل که مردان با ازدواج مجدد مشکل فقدان فرزند را برطرف می‌کردند و حاکمیت فرهنگ سازش در جامعه زنان را در پذیرش وضعیت جدید تشویق و یا الزام می‌نمود اما هم‌اکنون تساهل کمتری نسبت به ازدواج مجدد اعمال می شود و بنابراین زمینه بیشتری برای جدایی پیش روست

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 127 تاريخ : دوشنبه 6 ارديبهشت 1400 ساعت: 5:44

دوران عقد بهترین دوران شناخت است زیرا افراد با ارتباط عاطفی و زناشویی می‌توانند به روحیات و رفتار یکدیگر آگاه شوند. اگر می خواهید که در دوران عقد روزگار خوشی را با همسرتان داشته باشید و همچنین برای بهتر شدن زندگی تان در دوران عقد بهتر است... و اینکه اگر دیدی مشکلی پیش آمده است که خیلی داره پر رنگ میشه به مشاوره ازدواج لرید که حتما بهتون کمک کند .

به گزارش خبرگزاری تسنیم، دوران عقد بهترین دوران شناخت است زیرا افراد با ارتباط عاطفی و زناشویی می‌توانند به روحیات و رفتار یکدیگر آگاه شوند. اگر می خواهید که در دوران عقد روزگار خوشی را با  همسرتان داشته باشید و همچنین برای بهتر شدن زندگی تان در دوران عقد و نامزدی بهتر است یکی سری از اصول را رعایت کنید.

دوران عقد چگونه باشیم؟

معمولاً دوران عقد را دوران شناخت می نامند. این دوران طلایی باعث می شود که دختر و پسر بهتر یکدیگر را شناخته و با روحیات و خواسته های هم آشنا شوند. در دوران عقد بسیاری از شناخت ها که یکی از مهم ترین آن‌ها شناخت جنسی دو طرف از هم است، صورت می گیرد. زیرا یکی از ویژگی‌های مهم ازدواج غیر از ایجاد رابطه‌ای دوستانه و محبت‌آمیز، فراهم آوردن رابطه‌ی جنسی است. رابطه‌ی جنسی، زن و مرد را بی‌درنگ در کنار هم قرار می‌دهد تا این‌که همسران در تمامی فعالیت‌های دیگر نیز با هم باشند.

دختر و پسر با عقد شرعی و قانونی با یکدیگر پیمان ازدواج را بسته اند، اما هنوز در دو آشیانه اند. دوران عقد دارای اهمیت ویژه ای می باشد که به پاره ای از آن میپردازیم.

اهمیت دوران عقد:

1- برای دختر و پسر که از کودکی در کنار خانواده خود زندگی کرده اند و با اعضای خانواده مانوس بوده اند، جدایی ناگهانی دشوار است و این امر ممکن است سبب ایجاد خلا عاطفی برای آنها «به ویژه دختر» گردد. لذا دوران عقد فرصتی است تا به تدریج هم دختر و پسر و هم خانواده های آنها آماده پذیرش و تحمل این جدایی شوند.

2- دختر و پسر که تا چندی پیش از این، با یکدیگر ناآشنا و بیگانه بوده اند، برایشان سخت است که یک باره در کنار هم قرار گیرند و زندگی مستقلی را آغاز کنند. دوران عقد میتواند این فرصت را برای آنها فراهم سازد تا با انس و همدلی که به مرور زمان نسبت به یکدیگر پیدا میکنند، با آمادگی و آرامش بیشتری زندگی مشترک خود را آغاز کنند.

3- نکته مهم و اساسی این است که در دوران عقد دختر و پسر می توانند به شناخت بیشتری از یکدیگر دست یابند و به شناخت قبلی خود «که پیش از دوران عقد، در مرحله انتخاب به دست آورده اند»، عمق بیشتری ببخشند تا خود را برای تفاهم و سازگاری و بالندگی مطلوب در زندگی مشترک آینده آماده سازند.

4- دختر و پسر در دوران عقد می توانند برای پذیرش مسئولیت زندگی مشترک آمادگی لازم را به دست آورند. دوران عقد فرصت مناسبی برای برنامه ریزی زوج های جوان برای استقلال و شکوفایی زندگی مشترک است همچنین شور و نشاط و امید نسبت به زندگی آینده که با سخنان پرامید و رفتار متین و مطمئن از جانب دختر و پسر میسر می گردد.

5- با شروع دوران عقد، خداوند متعال محبت و عشق بی نظیری را میان دختر و پسر به وجود می آورد، به طوری که آنها از دیدن یکدیگر خوشحال شده و آرامش درونی خاصی را احساس میکنند و با دیدارهای صمیمانه در دوران عقد، مهر و محبت آنها نسبت به هم افزایش می یابد. باید توجه داشت رفتار و گفتار آنها در افزایش محبت یا کاهش آن موثر است.

در  دوران عقد دختر و پسر می توانند به شناخت بیشتری از یکدیگر دست یابند و به شناخت قبلی خود که پیش از دوران عقد، در مرحله انتخاب به دست آورده اند، عمق بیشتری ببخشند.

6- اگر دوران عقد با هوشیاری و خردمندی سپری شود، تبدیل به شیرین ترین و به یادمانی ترین دوران زندگی زوج های جوان میشود. زیرا دختر و پسر، از داشتن موهبت همسر بهره مند هستند و نیز مسئولیت ها و تعهدات کمتری نسبت به یکدیگر دارند. ( در دوران عقد پسر تعهد کمتری نسبت به هزینه و تامین مایحتاج زندگی دارد و دختر نیز مسئولیت اداره خانه را بر عهده ندارد).

7- خانواده های همسران در فاصله دوران عقد می توانند برای تهیه مقدمات ازدواج آنها آمادگی لازم را پیدا کنند.

8- دوران عقد زمان مناسبی برای تامین نیازهای دختر و پسر است تا بدین وسیله هر دو به آرامش و سکون برسند. یکی از این نیازها، نیاز به مورد توجه واقع شدن است که برای تامین آن دختر و پسر در دوران عقد باید عواطف و احساسات یکدیگر را در نظر بگیرند و برای آن ارزش قابل توجهی قائل باشند.

دوران عقد از طرفی، دوران بسیار سختی برای زوج جوان است. در دوران عقد و نامزدی که معمولاً دختر و پسر گاهی با هم خلوت می کنند، کنترل کردن غریزه ی جنسی سخت است و همین موضوع دوران عقد را سخت می کند. خواسته ها و نیازهای جنسی یکی از مهم ترین مسائل و گاهی مشکل ساز ترین موضوعات پیش آمده در دوران عقد است.بسیاری سوال دارند که چرا در دوران عقد دعوا و مشاجره بین همسران زیاد است. در پاسخ این سوال باید گفت اگر دختر و پسری می‌دانند به درد هم می‌خورند و مشکل ساختاری در رابطه‌ آنها وجود ندارد باز هم ممکن است دچار مشکل شوند؛اصطکاک‌های درون رابطه بیشتر به دلیل عدم آشنایی با مهارت‌های زندگی است. بنابراین روان‌شناسان دوران عقد را بهترین دوران برای مهارت‌آموزی می‌دانند زیرا فرد قبل از ازدواج تنها بوده اما در حال حاضر ارتباط جدیدی با همسر و البته با خانواده و فامیل او، پیدا کرده است و همچنین باید بداند نیازهای همسرش را چگونه می‌تواند بشناسد و برطرف کند؟

اوج عدالت در رابطه زناشویی این است که قبول کنید: «او دوست ندارد. می‌خواهد فلان کار را انجام دهد و من نباید مجبورش کنم.»

شناسایی نیازهای همسر

مهم‌ترین مساله در دوران عقد شناسایی نیازهای همسر است. توصیه‌های زیر به همسران جوان کمک می‌کند:

یکسری از نیازها در جنس مخالف مشترک است و متاسفانه ما در شناسایی آنها بسیار ضعف داریم. از طریق کتاب‌های روان‌شناسی معتبر تا حدی می‌توانید درباره نیازهای جنس مخالف اطلاعات کسب کنید.در قدم بعدی باید نیازها و ویژگی‌های خاص همسرتان را بشناسید. همچنین همیشه یادتان باشد که ویژگی‌های شخصیتی نامناسب به سادگی تغییر نمی‌کنند مگر با روان‌درمانی.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 123 تاريخ : شنبه 4 ارديبهشت 1400 ساعت: 22:11

خودشناسی از جمله‌ حوزه‌هایی است که برای بسیاری از انسان‌ها جذاب و دوست‌داشتنی است.

نگاهی به تاریخ مکتوب انسان هم نشان می‌دهد که معمولاً دانشمندان، حکیمان و سخن‌ورانی که می‌توانسته‌اند از انسان برای انسان بگویند، یا ویژگی‌های هر فرد را در پیش چشمانش تجزیه و تحلیل کنند، از اقبال عمومی بهره‌مند بوده‌اند.

خودشناسی در حوزه‌های مختلف، معنا و کاربرد و مصداق‌های متفاوتی دارد: خودشناسی در مذهب، خودشناسی در عرفان، خودشناسی در رفتارهای اقتصادی و خودشناسی در روانشناسی تنها بخش‌هایی از قلمرو گسترده‌ی خودشناسی محسوب می‌شوند.

هدف از خودشناسی در روانشناسی چیست؟

ما در متمم، عموماً از زاویه‌ی روانشناسی به بحث خودشناسی نگاه می‌کنیم.

روانشناسان، الگوهای بسیار متنوعی برای سنجش صفات شخصیتی و ویژگی های شخصیتی و ساختار شخصیت ارائه کرده‌اند که هر کدام، مزیت‌ها، محدودیت‌ها و کاربردهای خاص خود را داراست.

معمولاً وقتی از خودشناسی صحبت می‌کنیم، قصد داریم با استفاده از این الگوها و مدل‌ها، صفات و ویژگی‌های ذهنی و رفتاری خود را بهتر درک و تحلیل کنیم.

رویکرد متمم به بحث خودشناسی چیست؟

برای ورود به بحث خودشناسی و مطالعه در این زمینه رویکردهای متنوعی وجود دارد؛ از نگاه‌های معنوی و عرفانی تا رویکردهای روانکارانه.

متمم در بخش بزرگی از مباحث خودشناسی و شخصیت شناسی خود به سراغ رویکرد صفاتی رفته و از آن استفاده کرده است (بعداً در درس‌ها به تدریج با نظریه های صفاتی و کسانی مثل گوردون آلپورت و هانس آیزنک و دیگر دانشمندان آن آشنا می‌شوید). برای اینکه به خودمان کمک کنیم بهتر است به مرکز روانشناسی مراجعه کنید و مشکل خود را به دکتر خود بگویید .

این را هم بگوییم که حتی اگر شخصیت شناسی صفاتی به گوش‌تان نخورده باشد،‌ هم‌چنان بخش زیادی از آن‌چه به عنوان خودشناسی شنیده‌اید زیرمجموعه‌ی این رویکرد محسوب می‌شود (حتماً شما هم اصطلاحاتی مانند درونگرا، برونگرا، هیجان‌طلب، جزء‌نگر، احساسی و منطقی را در توصیف خود و دیگران به کار برده‌اید و می‌برید).سال‌ها از روزی که سوالی از خودم پرسیدم و همان سوال باعث شد تا مسیر زندگی‌ام عوض شود گذشته. روزی که پرسیدم: «این همون چیزیه که می‌خواستی؟» روزی در تاریخ زندگی‌ام برای بنای تغییرات زیادی شد. من سال‌ها قبل‌تر از آن رشته‌ای و شغلی انتخاب کردم که فکر می‌کردم می‌تواند من را به سرمنزل مقصود و شادی و خوشحالی در زندگی برساند. اما این تنها یک پیش‌فرض اولیه بود که از خودم داشتم. بعدها فهمیدم که من نه تنها هدف درستی انتخاب نکردم، نه‌تنها مسیر درستی نداشتم، نه تنها برنامه‌ریزی فردی درستی نداشتم، بلکه اصلا درست خودم، اهدافم و مسیر رشد و توسعه فردی‌ام را نمی‌شناسم.

سوال بالا باعث شد تمام پایه‌های آن چیزی که فکر می‌کردم در زندگی برای خودم ساخته‌ام، خراب کرد و مجبور شدم در دهه چهارم زندگی (اوایل ۳۰ سالگی)‌ زندگی‌ام را شخم بزنم و از اول سراغ خودم بروم و با دوباره شناختن خودم، بتوانم استعدادها و نقاط ضعفم را بشناسم و با حرکت در مسیر هدف‌هایم، که به مرور برایم شفاف‌تر شده بود، بتوانم بهترین نسخه خودم را بسازم و صیقل بزنم. جالب اینکه تازه فهمیدم این یک مسیر طولانی است و باید در مسیر رشد و توسعه فردی خودم از ایستگاه‌های مختلفی که در سر راهم قرار می‌گیرد لذت ببرم و دمی برای تامل‌ کردن پیدا کنم تا با انرژی و شناخت بهتر، بتوانم مسیر را اصلاح شده پیش‌ بروم.

شناخت از خود یکی از مهمترین مواردی است که متاسفانه در دوران نوجوانی به ما آموزش داده نمی‌شود و انگار موضوعی بدیهی است که باید همه آن را بدانیم. اکثر تصمیم‌های سرنوشت‌ساز زندگی‌مان را هم در همان دوران می‌گیریم. دورانی که شناختی از خود نداریم باید با انواع و اقسام هدف‌گذاری‌ها و تصمیم‌های بزرگ، سرنوشت زندگی‌مان را رقم بزنیم.

من در دورانی که پس از شکست‌های زیاد و گم کردن مسیر، توانستم با نگاهی به آنچه از کودکی تا آن زمان به دست‌ آورده بودم، با نگاهی به استعدادها و توانمند‌ی‌هایم و همچنین عوامل دیگر، تلاش کردم و می‌کنم تا بتوانم در راستای همان مواردی که به آنها رسیده‌ام و با داشتن و در مسیر بودن آنها فردی مفیدتر و خوشحال‌تر برای جامعه و خودم هستم قدم بردارم.

یکی از مهمترین مواردی که به من کمک کرد و هنوز هم کمک می‌کند تا در این مسیر، راه را اصلاح کنم، کتاب‌هایی است که در زمینه توسعه فردی و خودشناسی مطالعه می‌کنم. امروز تصمیم دارم تعدادی از این کتاب‌ها را برای شمایی که می‌خواهید تغییری در زندگی ایجاد کنید معرفی کنم تا با هم و در کنار هم با مطالعه این کتاب‌ها و کتابهایی بیشتر از این لیست، افرادی هدفمندتر و با شناختی دقیق‌تر از خودمان باشیم.

پزشکی...
ما را در سایت پزشکی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شیدا peezeshkii بازدید : 116 تاريخ : چهارشنبه 1 ارديبهشت 1400 ساعت: 2:39